اَگَر هوش۟مَندی به مَعنیٰ گرای
که مَعنیٰ بمانَد ز صورَت به جای
(بوستانِ سَعدی)

چَندسال پیش دَر مَجلِسی از مَجالِسِ پُرجَمعیَّتِ روضه دَر اصفَهان، کنارِ دَستِ "آقا"یِ صاحِبِ مَجلِس نشسته بودَم. یکی از مَدّاحانِ سُنَّتی که پیرمَردی خوش۟‌نیَّت و از گویَندگانِ هَمیشگیِ آن مَجلِس بود ـ و اُمیدوارَم هَنوز از نِعمَتِ حیات بَرخوردار باشَد ـ، روضه‌خوانی می‌کَرد. بُلَندگو تَنظیم نَبود و به‌واسِطۀ پَژواکِ آواها، بسیاری از واژه‌هایِ مَرد نامَفهوم می‌شُد. ... به "آقا"یِ صاحِبِ مَجلِس عَرض کَردَم: مَردُم سُخَنانِ ایشان را نَمی‌شنَوَند؛ مَفهوم نیست! ... شانه‌ای بالا انداخت و گُفت: فَرمایِشهایِ ایشان را نَشنَوَند، بهتَر است!!!
آشکارا دیدَم که:
صاحِبِ مَجلِس هیچ أَهَمّیَّتی بَرایِ اِنتِقالِ کَلِمات و مَفاهیم قائِل نیست. به أَهلیَّتِ آن روضه‌خوان نیز برایِ دَستیازی بدین کار، اِعتِقادی نَدارَد. او و دیگَری و دیگَری را فَرامی‌خوانَد تا به قولِ خودشان "مَجلِسِ إِمام حُسَین بَرپا شَوَد". هَمین صورَتِ مَجلِس، بَرایش کافی است. مَجلِسِ إِمام حُسَین ـ عَلَیهِ السَّلام ـ، به باوَرِ هَمۀ ما، مُقَدَّس و آگَنده از بَرَکات است؛ و او و أَمثالِ او، هَمین "صورَت" را از بَرایِ حُصولِ قَداسَت و بَرَکَتِ موردِ نَظَر کافی می‌بینَند.
چُنین رویکَرد، به "آقا"یِ صاحِبِ مَجلِسِ یادشُده اختِصاصی نَدارَد. نوعی فَرهَنگِ صورَت۟‌گرایی و صورَت۟‌پرستی است که دَر میانِ بسیاری از ما جا اُفتاده و مَظاهِرِ آن به نامِ "دین" نوشته می‌شَوَد!
گَهگاه می‌شنیدیم دَر بَعضی خانه‌ها که نَذر یا به هَر روی۟ تَعَهُّدی به روضۀ هَفتگی یا ماهانه داشته‌اند، روضه‌خوان می‌آمَده و صاحِبخانه از او پَذیرایی هَم می‌کَرده و سپَس دُنبالِ کارِ خود می‌رَفته؛ روضه‌خوان هَم دَر اُتاقِ خالی روضه‌اش را می‌خوانده است؛ صاحِبخانه هَم وَظیفۀ خویش را گُزارده و ذِمَّتِ خویش را بَری می‌شمرده است! ... البَتّه یکی از ناموَران تَعریف می‌کَرد که: روضه‌خوان دَر اُتاقِ خالی روضه‌اش را می‌خوان۟د و مادَرِ مَن دَر آشپَزخانه ظَرفهایش را می‌شُست و به صدایِ روضه‌خوان گوش می داد و ـ به قولِ یکی از ظُرَفا ـ به مَثابَتِ "رادیو" از او اِستِفاده می‌کَرد!!!
باری، هرچه پیش می‌رَویم به نَظَر می‌رَسَد این "صورَت۟‌گرایی" و "صورَت۟‌پرستی" فَزایَنده‌تر می‌گَردَد و فِراق و فَراغِ زیانبارِ جامعه از "مَعانی" و "مَقاصِدِ" شَریعَت و دیانَت بیشتَر می‌شَوَد.
از فُزونیِ شِعارنویسی و شیشه‌نویسیِ اُتومُبیل‌ها دَر أَیّامِ سوکواری‌هایِ حُسَی۟نی بگیرید تا تَبلیغِ گِردهمایی‌هایِ مادَران و کودکانِ شیرخواره‌شان به یادِ فَرزندِ شیرخوارۀ سَیِّدالشُّهَداء ـ عَلَی۟هِ السَّلام ـ و دَغدَغۀ اَفزایشِ جَمعیَّتِ راه۟پیمایانِ أَربَعین دَر عِراق (که دَر چَندسالِ أَخیر با مَقاصِدِ خاص تَرویج گَردید)، هَمه و هَمه، کوشِشهایِ صورَت۟‌گرایانۀ فَزایَنده‌ای است که اَگَر دَر جایِ خود خوب و دُرُست هَم باشَد، جایِ خالیِ تَرویجِ "مَعانی" و "مَقاصِد" را پُر نَمی‌کُنَد.
دِریغ است فُرصَتِ بی‌بَدیلِ تَبلیغِ حَقائِقِ دینِ مُبین دَر مَجالِسِ حُسَی۟نی و مَجالِ إِحیایِ أَمرِ آلِ مُحَمَّد ـ عَلَی۟هِمُ السَّلام ـ، اینگونه گُشاده‌دَستانه زیرِ أَقدامِ أَمیالِ صورَت۟‌گرایان لَگَدکوب گَردَد!
راستی که بَر مَظلومیَّت و مَهجوریَّتِ "مَعانی" و "مَقاصِدِ" شَریعَت و دیانَت و آرمانها و چَشم۟داشتهایِ حُسَی۟ن و یارانِ حُسَی۟ن ـ صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَی۟هِ و عَلَی۟هِم أَجمَعین ـ قَرنها بایَد گریست!

دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۰