﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا﴾ ( أحزاب ، ۷۰ ).

در بعضِ منابعِ خبری آمده است و من خود در هفته نامۀ حریمِ إِمام ( ۱۰ مهرماهِ ۱۳۹۳ هـ . ش . / س ۳ ، ش ۱۳۷ ، ص ۴۰) خواندم که یکی از مُدَرِّسانِ بنامِ حوزۀ قُم ـ شَیَّد الله ُ أَرکانَها ـ ، در ضمنِ بَیاناتی حولِ دعایِ عَرَفه و ... ، در کنارِ سُخنانِ گفت و گو خیز و پُرسش انگیزِ دیگر ، گفته است :

«... یک وقت گفته می شد که : اطلبوا العلم ولو بالصّین . الآن حرفِ جهان این است : اطلبوا العلم ولو بالقُم . ».

همچُنین « با إِشاره به حضورِ طلّابِ بیش از ۵۰ کشورِ جهان در قم » گفته است :

«آن روزگار گذشت که چین و أَمثالِ چین محورِ تمدّن بود ؛الآن مدارِ تمدّن ، ایرانِ إِسلامی شده است . .... ».

از انتسابِ این سخنان به مُشارٌ إِلَیه در شگفت شدم و با خود اندیشیدم که مَبادا ناقِلان را در این میانه سَهوی اُفتاده باشد ، یا چیزی از صدر و ذیلِ کلام ساقط گردیده ؛ چه :

أَوَّلًا ، جملۀ إبداعیِ « اطلبوا العلم ولو بالقم» [!!] از حیثِ ظاهر و نحوۀ پَردازش ، چیزی نیست که نخبۀ أهل ِ عِلم بدان تَفَوُّه کنند ؛ واگر آشنایانِ به عَرَبیّت را به إِنشایِ چُنین عبارتی حاجت افتد! ـ که مَباد !! ـ ، احتمالًا خواهند گفت: « اطلبوا العلم ولو بقُم»؛ نه« بالقُم »؟! .

ثانیًا ، جملۀ مجعولۀ « اطلبوا العلم ولو بالقُم »( یا حتّی : بقُم) ، بیش از آن که در ستایشِ قُم و حوزۀ علمیّۀ آن باشد ، در نکوهش است ! زیرا در این جمله به طلبِ علم توصیه می شود و آنگاه طلب ِ علم از دیگر نِقاط ، بر آنِ قم رُجحان داده می شود !!

پنداری قائل مثلًا خواسته بگوید : علم آن قدر مطلوب است که حتّی اگر در قُمِ نامربوط به علم( یا : نامناسب و.../ یا : دور ... ) هم یافت شود ، باید به طلبِ آن قیام کرد!!!... از « ولو » چُنین چیزی به ذهن مُتبادِر می شود.

آیا مُبدِعِ این جملۀ مُشَعشَع ، چُنین خوارداشت و إِهانتی را در حقِّ شهر مقدَّسِ قُم إِراده کرده بوده ؟! ... یا آن قَدر شیفتۀ نَظیره پَردازی از برایِ « اطلبوا العلمَ ولو بالصّین » بوده است که از معنایِ باژگون و إِهانت آمیز و نادُرُستِ جملۀ إِبداعی اش غافل شده ؟!... .

ثالِثًا ، « اطلبوا العلم ولو بالصّین » ، به این که چین محورِ تمدّن باشد یا نباشد ، چه ربطی داشته است ؟!

« چین » در این مأثوره و عباراتی از این دست ، نِمادِ دوری و مَهجوری است . این عبارتِ نه چندان دُرُشتناک را ، شارحانِ بسیاری چون مُناوی و ... توضیح داده اند . در دیگر مأثورات نیز نظیر دارد ( از جمله در رِوایتی در : تهذيب الأحكامِ شيخ الطّائفة أبي جعفر محمّد بن الحسن الطّوسي ، حقّقه وعلّق عليه : السَّيِّد حَسَن الموسویّ الخِرسان ، ط : ۴ ، طهران : دار الكتب الإِسلاميَّة ، ۱۳۶۵هـ . ش . ، ۲/ ۱۹۲).

با کدام فقه الحدیث و کدام أَدَبیَّت و عَرَبیَّت از سیاقِ روشنِ « اطلبوا العلمَ ولو بالصِّین » بدَر توان کشید که این عبارت ناظر به رونق و و شکوفائی و ارج و «محوریّتِ » چین ( یا هرکجایِ دیگر! ) در عرصۀ تمدّن باشد ؟!

رابعًا ، اگرآمدنِ طالبانِ علم از پنجاه کشور ، مُجَوِّزِ آن باشد که در قُم و در بابِ قُم چُنین جُمله ها پَرداخته و از قولِ « جهان » و جهانیان رِوایت کرده شود ، لابُد در بابِ آکسفورد و کِمبریج و هاروارد و سوربُن و ...و... هم به نَحوِ أولی و با تشدید و تغلیظِ دوچَندان باید جُمله پَردازی ها کرد ودر دهانِ « جهان » گذاشت !!

خامِسًا ، اگر جملۀ نااُستوار و باژگونی چون« اطلبوا العلمَ ولو بالقُم»!! از إنتاجاتِ علمیِ قُم در شمار آید و آنگاه کسی جَسارت کند واز أُفولِ ستارۀ عِلم و أَدَب در چُنان فَضائی که چُنین إنتاجاتِ هوشرُبایِ حیرت فَزا دارد ، دَم زَنَد ، چه باید گفت و چه باید کرد ؟! ... آیا چُنین إِظهارات و إِبداعات و إنتاجات ، نقضِ غَرَض نخواهد بود ؟!

...عجَبا که از گزارشهایِ خبریِ پَراگنده در پایگاههایِ فضایِ مَجازی چُنین مُستَفاد می شود که همین جملۀ مجعولۀ « اطلبوا العلم ولو بالقم» یا « بقُم » را گویندۀ آن ای بسا در بیش از یک مقام نیز در میان آورده و به هر روی کامِ جماعتی سَهل اِنگارِ شِعارخوار از آن شیرین شده است ، چَندان که مکرّرش کرده و حَتّی از آن سَرنویس ها و عنوان ها ساخته و پَرداخته اند !

چه بایَد گفت؟ ... « سامانِ سخن نیست » ؛ ... .

و اللهُ مِن وَراءِ القَصد .

پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۲۰