یادداشتِ «مال۟»باختگیِ زبانی که از همین قلم در کتابِ هفتۀ خَبَر ( و سپس در یادگارستان انتشار یافت ) ، بر تَنبیه و توضیحی دربابِ استعمالِ نابجایِ « برایِ ... » به جایِ « مالِ ... » اِشتِمال داشت که بِحَمدِ الله موردِ توجُّه و عنایتِ شماری از أهلِ فضل واقع شُد .
بعضِ خوانندگانِ آن یادداشت ، چه کَتبی و چه شِفاهی ، در این باره إِظهارِ نَظَرهائی کردند که مرا به تسویدِ این تعلیقه برانگیخت .
راست آنست که استعمالِ نابجایِ « برایِ ... » به جایِ « مالِ ... » ، از جهاتِ گوناگون ، شایانِ تأمّل و کاوِش و تدقیقِ بیشتر است .
نکته سنجی فاضل به نامِ آقایِ « شهابِ رویانیان » که هرچند سعادتِ دیدارشان را نداشته ام ، هر از چند گاهی مرا از نوشهر به مَرقومه ای سرفراز و از ثَمَراتِ دانش و تدقیقِ خویش برخوردار می فرمایند ، در نامه ای ضمنِ بیاناتی مَبسوط در همین موضوع نوشته اند :
" ... گویا استفاده از «برای» به جای «مالِ» از ویژگی‌های زبانی تهرانی‌ها است. جدا از کاربرد مکرر این نوع تعبیر در زبان محاورهٔ مرکزنشینان که می‌شنویم، شواهد نوشتاری نیز در این مورد وجود دارد. از جمله در کتاب خاطرات و خطرات آمده است: «منزلیکه اميرالملک حاکم آباده برای من معین کرده است باغچه‌ای است که در آن چادر زده‌اند و جایاجزاست و باغچه ديگر عقب آن‌که عمارتی دارد برای‏ من‏ است‏» (خاطرات وخطرات‏، مهديقلى هدایت (مخبرالسلطنه)‏، زوار، تهران‏، چ ۶، ۱۳۸۵، ص ۲۴۶).
در مجموعه آثار قلمی ثقة‌الاسلام شهيد تبريزی نیز چنین تعبیری ذکر شده است: «شب ۲۴ ماه قرعه‏ها را خواندند، شب اول قرعه علماء خوانده شد اکثريت برای‏ من‏ بود که از اول قبول نکرده بودم باز قبول نکردم و ساير قرعه‏ها را خوانده اکثريت معلوم شد که حاجتی بذکر آن نيست» (مجموعه آثار قلمى ثقةالاسلام شهيد تبريزى‏، على تبريزى‏، محقق/مصحح: نصرت الله فتحى، انجمن آثارعلمى‏، تهران‏، ۱۳۵۵، ص ۳۶).
... ... .
... روشن است که تا حد امکان باید ساختارهای مألوف زبان فارسی را رعایت کرد ولی اشتباهات موجود در رسانه‌ها و نامه‌های رسمی ... ... ، به قدری زیاد است که زدودن آنها اولویت بیشتری نسبت به «مالِ» و «برای» دارد. " .
دوستِ نادیده و فاضلِ ارجمندِ دیگری به نامِ آقایِ «حسینِ نجفی» که در مشهدِ مقدّس به تحصیل و تحقیقِ متونِ حِکمی اشتغال دارند و از أَرضِ أَقدس مرا به رَقیمه هایِ خویش سرفراز می فرمایند ، در نامه ای ناظر به همان یادداشتِ این دعاگو ، ظهورِ «برایِ ... » را در این استعمالِ ناخوشگوار ، از سِنخِ گَرته برداری هایِ خامْدَستانه از أَلْسِنَۀ فرنگی احتمال داده و نوشته اند :
" ... استعمال «برای...» به جای «مالِ...» و «از آنِ...»، شاید مربوط به نقش زبانی "For" در زبان انگلیسی است که هم «از برای» و هم «مالِ...» معنا می‌دهد. ...." .
باری، جایِ درَنگهائی از این دَست، و بیش از اینها، در آن مقوله هَست. آنچه مَطمَحِ نَظَرِ داعی بوده، همان تَذکارِ إِجمالی است، ولی از گُسترانیدنِ دامنۀ تأمُّل نیز گُزیری نیست؛ واللهُ مِن وراءِ القَصد.

سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۴۶