عَلّامه سَیِّد محمَّدصادق بَحرالعُلوم ( 1315 - 1399 هـ. ق.) ـ رِضوانُ اللهِ تَعالیٰ عَلَی۟ه ـ، از سَرآمدانِ مُحَقِّقانِ نَجَفِ أَشرَف و از أَرکانِ نَهضَتِ عِلمیِ شیعه در سَدۀ پیشین، و إِحیاگَر و طابعِ کتابهائی مهمّ و سودمَند چون رِجال و فِهرِستِ شیخ الطّائِفَه یِ طوسی ـ قَدَّسَ اللهُ سِرَّهُ القُدّوسی ـ و رِجالِ ابنِ داودِ حلّی ـ طَیَّبَ اللهُ ثَراه ـ و خُلاصَة الأَقوالِ علّامۀ حلّی ـ أَعلَی اللهُ مَقامَهُ الشَّریف ـ و ... است که جُملگی از بایاترین منابعِ مُطالَعاتِ تُراثی به طورِ عام و تَحقیقات و تَدقیقاتِ رِجالی به طورِ خاص به شُمار می آیَند. یکی از جوانبِ درخشان و چشمگیرِ شَخصیَّتِ فرهنگیِ سَیِّد محمَّدصادِق بَحرالعُلوم، جنبۀ نوآوری و پیشگامی و حتّیٰ أَسوگیِ وی در چه و چون و چَندِ تَحقیق و پِژوهِش و نگارِش است. سَیِّد محمَّدصادِق بَحرالعُلوم، براستی مَردی بود که در چُنین مَعانی ـ دَستِ کَم ـ گامی از روزگار و هَمروزگارانِ خویش، پیش و بیش بود.
تُراث۟ پِژوهِ بَصیر و نُسخه شناسِ خَبیر، سَیِّدنا الأُستاذ، مَرحومِ آیَةالله سَیِّد مُحَمَّدعَلیِ روضاتی ـ أَسکَنَهُ اللهُ تَعَالیٰ بُح۟بُوحَةَ جِنَانِه ـ، می فَرمودند که وقتی در مَعیَّتِ جَدِّ أَم۟جَدِ مادَریشان، مرحومِ آیَةالله سَیِّد حَسَنِ چهارسوقیِ اصفهانی ـ رِض۟وانُ اللهِ تَعالیٰ عَلَی۟ه ـ، به زیارَتِ عَتَباتِ عالیات مُشَرَّف شُده بوده اند، در آنجا نخستین۟ بار بَعضِ نَفائِسِ کُتُبِ طَبعِ بِلادِ عَرَب را زیارت می کُنَند و از آن جُمله، بَعضِ آثارِ جدیدالِانتِشارِ مَرحومِ عَلّامه سَیِّد محمَّدصادِقِ بَحرالعُلوم را؛ که در آن حال و هوا و فَضا، تازگی و نوآورانگیِ چشمگیری داشت. آیَة اللهِ روضاتی می فرمودند: أُسلوبی که مَرحومِ بَحرالعُلوم در تَصحیح و طَبعِ کتابهائی چون رِجال و فِهرِستِ شیخ الطّائِفَه یِ طوسی ـ قَدَّسَ اللهُ سِرَّهُ القُدّوسی ـ اِختیار فرموده بود و آن شیوۀ تَحشیَه و تَعلیقِ مُحَقِّقانه در پاوَرَقی، برایِ من بسیار تازگی داشت و بَرانگیزانَنده بود، و همان، مَبدَإِ شیوه ای شُد که لَختی پَس ازآن، در طَبع و نَشرِ مَتنِ مُحَقَّقِ مَشروحِ کتابِ شَریفِ روضات الجَنّات پیش گرفتم و بِحَمدالله مَرضیِّ طِباعِ شُماری از أَجِلَّۀ مُحَقِّقان در داخِل و خارجِ کشور واقِع گَردید.
همین خاطِرۀ آیةاللهِ روضاتی، بَسَنده است تا گوشه ای از إِلهام۟ بَخشی و راه۟گُشائیِ مُبتَکِرانۀ کارهایِ تُراثیِ مَرحومِ بَحرالعُلوم را دَر قَلَمروِ پِژوهشهایِ شیعی فَرانمایَد.
این جَنبۀ تَأ۟سیسی و نوآرانۀ کارِ آن فَقیدِ سَعید را، نه فَقَط در ظاهِر و صورَتِ کارها، که در باطِن و سیرت و نوعِ اِهتِماماتِ تُراث۟ پِژوهانۀ آن بُزُرگ۟مَرد نیز سُراغ بایَد کَرد.
راست آن است که مَرحومِ بَحرالعُلوم، در زمانه ای رایَتِ تَدقیق در تُراثِ رِجالی برافراخت که در حوزۀ عِلمیّۀ نَجَفِ أَشرَف ـ شَیَّد اللهُ أَرکانها ـ چُنین گَرم۟پوییهایِ ضَرور و حیاتی، رونَقِ بازار و خَریدارانِ بسیار نداشت؛ بَل۟ حتّیٰ غالِبِ أَعاظِمِ مُتَصَدّیِ فِقه و فَتوا را به أَبحاثِ رِجالی و تَدقیقاتِ سَنَدی پُر عِنایَتی نَبود. شیوۀ غالِبِ تَفَقُّه، بیش و کَم، همان بود که از مَکتَبِ فَقیهِ بُلَندآوازه و صاحِب۟ سَب۟کِ قاجاری، شیخِ أَعظَمِ أَنصاری ـ قَدَّسَ اللهُ سِرَّهُ الشَّریف ـ، اِن۟شِعاب می یافت، و در آن، نه دَر بابِ رِجال و سَنَدشناسی عِنایتی بود ( و نه چَندان بِضاعَتی!).
مُحَدِّثِ مُحَقِّق و رِجالیِ مُدَقِّق، سَیِّدنا العَلّامَة و شَی۟خنا فِی الرِّوایَة، حَضرَتِ آیَةالله سَیِّد مُحَمَّدرضا حُسَی۟نیِ جَلالی ـ دامَ إِج۟لالُهُ ـ، می فَرمودند که از بُن، تا حُدودی تَحتِ تأثیرِ مکتبِ فَقاهَتیِ سَیِّدالطّائفه آیَةالله حاج آقا حُسَینِ طَباطَبائیِ بُروجِردی ـ رَفَعَ اللهُ دَرَجَتَه ـ در قُم بود که اِلتِفات به أَبحاثِ رِجالی و سَنَدی در نَجَفِ أَشرَف نیز إِحیا گَردید، و فَقیهی که بِجِد رشتۀ این اِلتِفات را پی گرفت، مَرحوم آیةالله سَیِّد أَبوالقاسِمِ خویی ـ قُدِّسَ سِرُّه ـ بود که در پیِ تَنَبُّه به ضَرورتِ این أَبحاث، تألیفِ کتابِ کَلانِ مُعجَم رِجال الحَدیث را پیش گرفت.
أَخیرًا یکی از شاگردانِ فَقیهِ نَزیهِ گرانمایه، مرحومِ آیةالله شیخ حُسَی۟نِ حلّی ( فـ: 1394 هـ. ق. / 1353 هـ. ش.) ـ قَدَّسَ اللهُ رُوحَهُ العَزیز ـ، که اینَک خود در حوزۀ عِلمیّۀ مَشهَدِ مُقَدَّس به تَدریسِ خارِجِ فِقه و أُصول اِشتِغال دارَد، دَر مُصاحبه ای دربارۀ مرحومِ حلّی و ویژگیهایِ دَرس و بَحثِ آن فَقیهِ ژَرف۟ بیٖن و زاهِدِ والامَقام، توضیحی داده است که هم بسیار شگفت آور است و هم بسیار تأمُّل انگیز، و البتّه مؤَیِّد آنچه پیش از این دربارۀ شیوۀ فَقاهَتیِ آن سالهایِ نَجَفِ أَشرَف آوردیم. مُشارٌإِلَیه در گُفت و شُنودِ یادشُده گُفته است:
« ... ایشان دَر دَرس به هیچ وَج۟ه به دُنبالِ مباحثِ رِجال نبود. همان طور که مَعروف است مرحومِ آقایِ میرزایِ نائینی فرموده بود: " تشکیک در أسنادِ کافی از ضعفِ طرف است". این دسته از آقایان اعتمادِ زیادی به کُتُبِ أَربعه داشتند و خیلی دُنبالِ رِجال نبودَند. مَخصوصًا از زَمانِ شیخِ أَنصاری ـ رِضوانُ اللهِ تَعالیٰ عَلَی۟ه ـ به این سو، بَحثِ رِجال دَر حوزۀ عِلمیّۀ نَجَف تَقریبًا مَن۟سٖی شُده بود. این مَرحومِ آیةالله العُظمیٰ خویی بود که بَحثِ رِجال را دَر نَجَف زنده کَرد. غَرَض این که آقایِ حاج شیخ حُسَی۟نِ حلّی نیز بر این أَساس دَر دَرسش دُنبالِ بَحثِ رِجال نَبود. ... .» ( حَریمِ إِمام ـ هفته نامۀ آستانِ مُقَدَّسِ إِمام خُمینی "س" ـ، س 5، ش 217، پنجشنبه بیست و سوُمِ اُردیبهشت ماهِ 1395 [هـ. ش.]، ص 9، از مُصاحبه با "آیةالله شیخ مُصطَفیٰ أَشرَفیِ شاهرودی").
آری، دَر چُنان حال و هَوائی و فَضائی، کوشائیِ بینِشمَندانۀ مَرحومِ بَحرالعُلوم در عِنایت به مَواریثِ رِجالیِ إِمامیّه و إِحیایِ آن، از پیشگامیهایِ ستایش برانگیزِ آن بُزُرگ دَر شُمار است. جَزاهُ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالیٰ عَنِ ال۟إِسلامِ وَ ال۟مُسلِمین خَی۟رَ جَزاءِ ال۟عُلَماءِ ال۟عامِلین وَ ال۟مُرابِطینَ ال۟مُجاهِدین!

جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۹:۳۰