1. «دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست» گُفتۀ کیست؟
ریختِ کامِلِ بیتی که این لَتِ آن زَبانزَد گَردیده، از این قَرار است: «بزرگی سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست».
عَلّامه عَلی أَکبَرِ دِه۟خُدا (فـ: 1334 هـ. ش.) ـ طابَ ثَراه ـ دَر کتابِ گِران ارزِ أَمثال
و حِکَم ( چ: 6، تهران: مؤسَّسۀ اِنتِشاراتِ أَمیرکَبیر، 1363 هـ. ش.، 1 / 433، و 2 / 839) این بیت را به فردوسی نسبت داده است.
در فرهنگِ أَمثالِ سخن ( گروهِ مؤَلِّفان، به سرپرستیِ دکتر حَسَنِ أَنوری، چ: 1، تهران: اِنتِشاراتِ سخن، 1384 هـ. ش.، 1 / 169 و 539)، بیتِ «بزرگی سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست» را در گُفتاورد از أَمثال و حِکَمِ دهخدا (در جایِ نخست از ص 433 ، و در جایِ دُوُم از ص 839) آورده و از فردوسی قَلَم داده اند.
در کتابِ دَه هزار مَثَلِ فارسی و بیست و پنج هزار مُعادلِ آنها (دکتر إِبراهیمِ شَکورزاده، مشهد: مؤسَّسَۀ چاپ و اِنتِشاراتِ آستانِ قُدسِ رَضَوی، 1372 هـ. ش.، ص 391 ) هم، بیتِ موردِ گُفت و گوی، به فردوسی نسبت داده شُده است.
در کتابِ نخستین دستور (أَبوالقاسمِ پَرتو أَعظم، تهران: نَشرِ اندیشه، 1354 هـ. ش.، ص 91، هامِش)، «دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست»، البتّه با نویسشِ «دو سد گفته، چون نیم کِردار نیست»!، سخنِ فردوسی شمرده شُده است.
شادروان أَمیرقُلیِ أَمینی در فرهنگِ عَوام یا تَفسیرِ أَمثال و اصطلاحاتِ زبانِ پارسی (چ:2، اصفهان: انتشاراتِ دانشگاهِ اصفهان، 1369 هـ. ش.، ص 153، ش 1931 و ص 421، ش 5606) هم بیت را به طورِ کامل و هم نیم۟ بیتِ زبان۟زَد را آورده است ولی به کیستیِ قائِلِ آن تَصریحی نکرده.
تا آنجا که مَن در بَعضِ ویراستهایِ شاهنامه گَشته ام، نشانی از این بیتِ حِک۟میِ خوشآیَند در شاهکارِ سترگِ حکیم أَبوالقاسِمِ فردوسی نیافتم.
در گَرشاسب۟نامه یِ حکیم أَبونَصر عَلیّ بنِ أَحمَدِ أَسَدیِ طوسی ( به اهتمامِ حَبیبِ یَغمائی، چ: 2، تهران: کتابخانۀ طهوری، 1354 هـ. ش.، ص 371)، بدین بیت باز می خوریم:
«هنرها سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفت چون نیم کِردار نیست».
و البتّه از نشانۀ ستاره که طابِع در کنارِ بیت نِهاده است درمی یابیم که این بیت در بَعضِ دستنوشتهایِ کهنۀ کتابِ گَرشاسب۟نامه نیامده بوده است ( نیز سَنج: همان، ص بیست)؛ پس اگر در صحَّتِ اِنتِسابِ آن به أَسَدیِ طوسی فَحص و تحقیقِ بیشتر شَوَد هم بجاست.
بیتِ «هنرها سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفت چون نیم کِردار نیست»، در فرهنگِ أَمثالِ سخن ( گروهِ مؤَلِّفان، به سرپرستیِ دکتر حَسَنِ أَنوری، چ: 1، تهران: اِنتِشاراتِ سخن، 1384 هـ. ش.، 1 / 539 ـ با ضَبطِ «دو صَد گُفت» ـ و 2 / 1219 ـ با ضَبطِ «دو صَد گُفته» ـ) هم، به نَقل از گرشاسب۟نامه یِ أَسَدی آمده است.
پندارِ مَن آن است که این بیت را گُذَشتگانِ نکته سَنجِ ما در گَرشاسبنامه خوانده و پَسَند کرده و پَسان۟ تر با تَصَرُّفی اندک زَبانزَد ساخته اند، و نَرم۟ نَرم۟، کَسانی به دَلالَتِ وَزن و شیوۀ سخن آن را از فردوسی یِ بزرگ پنداشته و به او نسبت داده اند؛ وَ ال۟عِلمُ عِن۟دَ الله.
شاهنامه شناسِ مُتَتَبِّع، آقایِ دکتر سَجّادِ آیدِن۟لو، در هَوامِشِ پیشگُفتارِ پُربارِ پِژوهشیانه ای که بر کتابِ سودبَخشِ دفترِ خُسروان نوشته اند، بیتِ یادشُدۀ گَرشاسب۟نامه را به نَقل از آن کتاب (371 / 112) در شُمارِ بیتهائی إِلحاقی که «به نامِ فردوسی کم و بیش، خوانده، نوشته و شنیده می شود» آورده اند (نگر: دفترِ خُسروان ـ برگُزیدۀ شاهنامه یِ فردوسی ـ ، مقدّمه [و] انتخاب و توضیحات: دکتر سَجّادِ آیدِن۟لو، چ:1، تهران: اِنتِشاراتِ سُخَن، 1390 هـ. ش.، ص 207 و 208). چُنین می نمایَد که از نَظَرِ آقایِ دکتر آیدِن۟لو هم، این «هنرها سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفت چون نیم کِردار نیستِ» أَسَدیِ طوسی است که زمینه سازِ انتسابِ «بزرگی سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست» به فردوسیِ بزرگ گردیده است.
نَظَر شادروان اُستاد غُلامرضا رَشیدِ یاسَمی (فـ: 1330 هـ. ش.)، آنسان که در اَندَرزنامۀ أَسَدیِ طوسی ( ط:1، تهران: کتابخانۀ شَرق، 1306 هـ. ش.، ص 15) بدان تَصریح فرموده، آنست که این بیتِ گَرشاسب۟نامه از مَواردی در شُمار است که سَرایَندۀ کتاب «عینًا [از شاهنامه] نقل کرده است و اکنون در شاهنامه تَوان یافت». ... أَمّا در کُجایِ شاهنامه؟ ... تَصریحی نکرده است.
2. در کتابِ أَمثال و حِکَم در زبانِ فارسی یِ أَمیر مَسعودِ خدایار (چ: 2، تهران: اِنتِشاراتِ خورشید، 1370 هـ. ش.، ص 357) در إیضاحِ «دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست»، می خوانیم: «وقتی ادّعائی به ثبوت نرسد و در توانائیِ شخصی نباشَد، دم زدن از آن بیحاصل و بی مورد است». گویا توضیح چَندان دُرُستی نیست و دائرۀ دَلالَتِ سخن را بیهوده تَنگ گرفته است.
مُطلَقِ مُفادِ «دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست»، تَرجیحِ عَمَل است ـ ولَو اَندَک ـ بر قولِ بلاعَمَل ـ ولَو بسیار ـ؛ خواه آن قول از جنسِ لاف و گَزاف باشَد و خواه خاستگاهی دیگر داشته باشَد.
ریختِ کامِلِ بیتی که این لَتِ آن زَبانزَد گَردیده، از این قَرار است: «بزرگی سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست».
عَلّامه عَلی أَکبَرِ دِه۟خُدا (فـ: 1334 هـ. ش.) ـ طابَ ثَراه ـ دَر کتابِ گِران ارزِ أَمثال
و حِکَم ( چ: 6، تهران: مؤسَّسۀ اِنتِشاراتِ أَمیرکَبیر، 1363 هـ. ش.، 1 / 433، و 2 / 839) این بیت را به فردوسی نسبت داده است.
در فرهنگِ أَمثالِ سخن ( گروهِ مؤَلِّفان، به سرپرستیِ دکتر حَسَنِ أَنوری، چ: 1، تهران: اِنتِشاراتِ سخن، 1384 هـ. ش.، 1 / 169 و 539)، بیتِ «بزرگی سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست» را در گُفتاورد از أَمثال و حِکَمِ دهخدا (در جایِ نخست از ص 433 ، و در جایِ دُوُم از ص 839) آورده و از فردوسی قَلَم داده اند.
در کتابِ دَه هزار مَثَلِ فارسی و بیست و پنج هزار مُعادلِ آنها (دکتر إِبراهیمِ شَکورزاده، مشهد: مؤسَّسَۀ چاپ و اِنتِشاراتِ آستانِ قُدسِ رَضَوی، 1372 هـ. ش.، ص 391 ) هم، بیتِ موردِ گُفت و گوی، به فردوسی نسبت داده شُده است.
در کتابِ نخستین دستور (أَبوالقاسمِ پَرتو أَعظم، تهران: نَشرِ اندیشه، 1354 هـ. ش.، ص 91، هامِش)، «دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست»، البتّه با نویسشِ «دو سد گفته، چون نیم کِردار نیست»!، سخنِ فردوسی شمرده شُده است.
شادروان أَمیرقُلیِ أَمینی در فرهنگِ عَوام یا تَفسیرِ أَمثال و اصطلاحاتِ زبانِ پارسی (چ:2، اصفهان: انتشاراتِ دانشگاهِ اصفهان، 1369 هـ. ش.، ص 153، ش 1931 و ص 421، ش 5606) هم بیت را به طورِ کامل و هم نیم۟ بیتِ زبان۟زَد را آورده است ولی به کیستیِ قائِلِ آن تَصریحی نکرده.
تا آنجا که مَن در بَعضِ ویراستهایِ شاهنامه گَشته ام، نشانی از این بیتِ حِک۟میِ خوشآیَند در شاهکارِ سترگِ حکیم أَبوالقاسِمِ فردوسی نیافتم.
در گَرشاسب۟نامه یِ حکیم أَبونَصر عَلیّ بنِ أَحمَدِ أَسَدیِ طوسی ( به اهتمامِ حَبیبِ یَغمائی، چ: 2، تهران: کتابخانۀ طهوری، 1354 هـ. ش.، ص 371)، بدین بیت باز می خوریم:
«هنرها سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفت چون نیم کِردار نیست».
و البتّه از نشانۀ ستاره که طابِع در کنارِ بیت نِهاده است درمی یابیم که این بیت در بَعضِ دستنوشتهایِ کهنۀ کتابِ گَرشاسب۟نامه نیامده بوده است ( نیز سَنج: همان، ص بیست)؛ پس اگر در صحَّتِ اِنتِسابِ آن به أَسَدیِ طوسی فَحص و تحقیقِ بیشتر شَوَد هم بجاست.
بیتِ «هنرها سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفت چون نیم کِردار نیست»، در فرهنگِ أَمثالِ سخن ( گروهِ مؤَلِّفان، به سرپرستیِ دکتر حَسَنِ أَنوری، چ: 1، تهران: اِنتِشاراتِ سخن، 1384 هـ. ش.، 1 / 539 ـ با ضَبطِ «دو صَد گُفت» ـ و 2 / 1219 ـ با ضَبطِ «دو صَد گُفته» ـ) هم، به نَقل از گرشاسب۟نامه یِ أَسَدی آمده است.
پندارِ مَن آن است که این بیت را گُذَشتگانِ نکته سَنجِ ما در گَرشاسبنامه خوانده و پَسَند کرده و پَسان۟ تر با تَصَرُّفی اندک زَبانزَد ساخته اند، و نَرم۟ نَرم۟، کَسانی به دَلالَتِ وَزن و شیوۀ سخن آن را از فردوسی یِ بزرگ پنداشته و به او نسبت داده اند؛ وَ ال۟عِلمُ عِن۟دَ الله.
شاهنامه شناسِ مُتَتَبِّع، آقایِ دکتر سَجّادِ آیدِن۟لو، در هَوامِشِ پیشگُفتارِ پُربارِ پِژوهشیانه ای که بر کتابِ سودبَخشِ دفترِ خُسروان نوشته اند، بیتِ یادشُدۀ گَرشاسب۟نامه را به نَقل از آن کتاب (371 / 112) در شُمارِ بیتهائی إِلحاقی که «به نامِ فردوسی کم و بیش، خوانده، نوشته و شنیده می شود» آورده اند (نگر: دفترِ خُسروان ـ برگُزیدۀ شاهنامه یِ فردوسی ـ ، مقدّمه [و] انتخاب و توضیحات: دکتر سَجّادِ آیدِن۟لو، چ:1، تهران: اِنتِشاراتِ سُخَن، 1390 هـ. ش.، ص 207 و 208). چُنین می نمایَد که از نَظَرِ آقایِ دکتر آیدِن۟لو هم، این «هنرها سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفت چون نیم کِردار نیستِ» أَسَدیِ طوسی است که زمینه سازِ انتسابِ «بزرگی سَراسَر به گُفتار نیست / دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست» به فردوسیِ بزرگ گردیده است.
نَظَر شادروان اُستاد غُلامرضا رَشیدِ یاسَمی (فـ: 1330 هـ. ش.)، آنسان که در اَندَرزنامۀ أَسَدیِ طوسی ( ط:1، تهران: کتابخانۀ شَرق، 1306 هـ. ش.، ص 15) بدان تَصریح فرموده، آنست که این بیتِ گَرشاسب۟نامه از مَواردی در شُمار است که سَرایَندۀ کتاب «عینًا [از شاهنامه] نقل کرده است و اکنون در شاهنامه تَوان یافت». ... أَمّا در کُجایِ شاهنامه؟ ... تَصریحی نکرده است.
2. در کتابِ أَمثال و حِکَم در زبانِ فارسی یِ أَمیر مَسعودِ خدایار (چ: 2، تهران: اِنتِشاراتِ خورشید، 1370 هـ. ش.، ص 357) در إیضاحِ «دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست»، می خوانیم: «وقتی ادّعائی به ثبوت نرسد و در توانائیِ شخصی نباشَد، دم زدن از آن بیحاصل و بی مورد است». گویا توضیح چَندان دُرُستی نیست و دائرۀ دَلالَتِ سخن را بیهوده تَنگ گرفته است.
مُطلَقِ مُفادِ «دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست»، تَرجیحِ عَمَل است ـ ولَو اَندَک ـ بر قولِ بلاعَمَل ـ ولَو بسیار ـ؛ خواه آن قول از جنسِ لاف و گَزاف باشَد و خواه خاستگاهی دیگر داشته باشَد.
چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۶:۳۳