(مَکتوبی از «مَرَند» ـ 4 ـ)
دوستِ تاریخ۟ پِژوهِ مَن، آقایِ أَسَداللهِ أَحمَدیِ مَرَند ـ زِیدَ عِزُّهُ ال۟عالِی ـ، در مَکتوبی که أَخیرًا به داعی مَرقوم داشته است، نُکتۀ باأَهَمّیَّتی را دربابِ کیستیِ سَرایَندۀ مکافات نامه یادآور شُده. با نَقلِ بَهره ای از یادداشتِ فاضِلِ مُشارٌإِلَیه، در یادگارستان، البتّه با دَخل و تَصَرُّفی جُزئی، فائِدَتش را عام می گردانَم و اُمیدوارَم بویژه به کارِ کَسانی که تاریخِ بیگاهِ صَفَویان را به تَأَمُّل می گیرَند بیایَد؛ و هٰذِهِ هیَ:
«... کتابی منظوم به نام مکافات نامه که از سوی دانشور محترم آقای رسول جعفریان به بازار کتاب آمده، حاوی اطّلاعات سودمندی در باره سقوط دولت صفوی و آمدن افاغنه به اصفهان است؛ لیکن به علت آسیب دیدگی نسخۀ مورد تصحیح، نام نویسنده و به تبع آن، هویت شاعر در پردۀ ابهام افتاده است. ... .
مصحّح ومحقّق محترم کتابِ موسوم به مکافات نامه، گویا به علّت نقص نسخۀ مورد تصحیح، از ناظم اشعار اطّلاعی بدست نداده است، و سعی کرده است که تمامی آگاهی های سوانح زندگی پدیدآورنده را از خلال اشعار به دست آورد. هرچند از همان ابتدا این تردید را هَم پیش کشیده است که: آیا اشارات شعری می تواند منبع نوشتن زندگینامۀ شاعر و ناظم باشد؟
اطّلاعاتی که مصحّح از متن اشعار در مورد سرایندۀ مکافات نامه به دست آورده است، به ما می گوید که وی از آغاز سلطنت شاه سلطان حسین (از محرم 1106) از صاحب منصبان حکومت صفوی بوده؛ و کارش، بیشتر، در سفر به ایالات مختلف؛ که نوعاً در ارتباط با شاه و وظایف دولتی او انجام می گرفته است.او که مقارن حمله افغان به اصفهان، خود، در دستگاه اداری صفویان، شاهد بسیاری از حسادتها و عنادهای درباریان بوده است، گزارشِ نسبتاً دقیقی از اوضاع آشفتۀ دربار صفوی ارائه می دهد. شاعر از زندانی شدن خود در نتیجۀ دشمنی و سعایت رقیبان که در نهایت به ساقط شدن وی از تلقّب به خانی منجر شده، یاد می کند و طیّ ابیاتی در یادکَرد از نیاکان نیکنام خویش ـ که به زعم محقّق محترم نمودارِ حضور آنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی است ـ، دردمندانه از آنچه رفته است گله می کند ( مکافات نامه، ص15).
... براستی شاعر دِلشِکَستۀ مکافات نامه کیست؟
نخستین آگاهی روشن از هویّت شاعر، همان است که والهِ داغستانی در تذکرۀ ریاض الشُّعَرا به ما می دهد:
محمّد جعفر بیگ بینش از اولاد قرچقای خان مشهور، که از جانب خاقان مالک رقاب (شاه سلطان حسین) به حکومت دشتستان فارس سرافرازی داشت و در کمال فهم و فطانت بود. فیض صحبت علما و عرفای و بسیاری از مستعدّان روزگار دریافته و در سخن سنجی و آشنایی به اطوار و اصناف شعر از اقران امتیاز داشت و خود نیز شعر را در کمال حالت و متانت می گفت. به مثنوی بیشتر مأنوس بود، مثنوی [ظ. مثنویی] در بحر شاهنامه مشتمل بر سوانح احوال و اوضاع ایران و استیلای طاغیان افغان و واردات آن اوان در نهایت پختگی نظم نموده به مکافات نامه مسمّا ساخته. این بیت افتتاح آن است:
به نام خدای مکافات کُن
پیاده ظفربخش شه۟ مات کُن
واله، در ادامه، در مَقامِ قضاوت دربابِ مُحتَوایِ این مثنوی چنین می گوید:
و در این مثنوی کذب و افترای بسیار نسبت به کسانی که سوء مزاج به آنها داشته منظوم نموده. اقوالش اعتبار را نشاید. و مثنوی دیگر در همین بحر مسمّا به دل و دلبر در کمال بلاغت و حلاوت به انجام رسانیده بود. چند سال قبل از این به سرای باقی رحلت نموده (واله، ص418).
اگر تاریخ این نوشته را در ریاض الشّعرا، حدود سال 1160هـ. ق. بدانیم، در این صورت، شاعر مکافات نامه که اکنون ما نام او را بدرستی می دانیم، ما بین سالهای 1155 هـ. ق. تا سال مرگ نادر از دنیا رفته است. وانگَهی، آگاهیهای ما در مورد وی، با اشارۀ واله به نام جدّ شاعر، تا شانزدهمین سال سلطنت شاه عبّاس اوّل به عقب بر می گردد. در فاصلۀ این سالهاست که از این خاندان، با نامهای نسبتاً مشهوری در عرصه های مختلف سیاسی و فرهنگی رویارو می شویم. ... »


چهارشنبه ۱۵ دي ۱۳۹۵ ساعت ۶:۱۲