این روزها، بَر سَرِ غائِلهای که دَربابِ بَیاناتِ یکی از دَستاربَندانِ بنام بَرپا شُده است و بَیانیّهای که از سویِ بَعضِ مُدَرِّسانِ بَرجَستۀ حوزه دربارۀ وی صادِر گَردیده، قیلوقالِ فَراوان دَر میان آمده و مُخالِف و مُؤالِف از طَریقِ رَسانههایِ گوناگون سُخَنها پَراگَندهاند و دَر مَدح یا قَدحِ چُنین إِقدامها و ستایِش یا نکوهِشِ فَردِ مَزبور ـ که مُدَرِّسی فَعّال و پُرکار نیز هَست ـ، قَلَمها فَرسودهاند.
این را که غائِله به کُجا میاَنجامَد و فَرجامِ قیلوقالها چه خواهَد بود، جُز نِهان۟دانان نمیدانند، و أَمثالِ مَن۟بَنده که از مَوهِبَتِ عِلمِ غی۟ب بیبَهرهاند، باید به اِنتِظار بِن۟شینند و ببینَند چه خواهَد بود میوۀ درَختی که اَکنون و به دَستِ اَکنونیان نِشانده میشود. ... إِلٰهی! عاقِبَت مَحمود گَردان!
به هَر روی۟، مینگَریم و میخوانیم، و در هَمین خواندَن۟ها و نگَریستَن۟ها، دیدَم که یکی از رسانههایِ نوشتاری، مَکتوبی حوزَوی را، با این سَرنویس اِنتِشار داده است:
«روشنگری درباره بدعت گزاران وظیفه ذاتی مرجعیت و روحانیت است».
پیداست که دَر نویسِشِ سَرنویس، لَغزِشی رَفته است، و مَطلوب، آن بوده است که دربارۀ «بِدعَتگُذاران» روشَنگَری شود، نه «بِدعَتگُزاران»!
«بِدعَتگُذار»، کَسی است که بدعَتی مینِهَد. از تأویلِ دِل۟بِخواهیِ فَلسَفی ـ عِرفانیِ قُرآنِ کَریم و أَحادیثِ شَریف و تَحمیلِ میراثهایِ یونانی و هندی و ... به نُصوصِ دینی، تا تَشریعِ أَحکام و عِباداتِ مَن۟دَرآوَردی به نامِ شَریعَتِ سَیِّدالمُرسَلین ـ ص ـ، هَمه و هَمه، «بِدعَتگُذاری» است.
وَ أَمّا «بِدعَتگُزاران»، خودِ عُلَمایِ أَعلام اند که بِدعَتها را گُزارِش و شَرح و تَحلیل میکُنَند. بسیاری از نوشتههایِ اِنتِقادی و توصیفیِ دانِشوَرانِ حوزَوی در موضوعاتِ مُختَلِف، از نَقدِ اِنحِرافاتِ ابنِعَرَبی بگیرید تا تَحلیلِ شُذوذاتِ وَهّابیَّت و ... و ...، دَقیقًا مِصداقِ «بِدعَتگُزاری» است؛ که مَشکور و مَأجور باد!
دَر واقع، «بدعَتگُزاری»، وَظیفۀ حوزۀ عِلمیّۀ راستین و سیرۀ مَرضیّۀ عالِمانِ دین است ـ شَکَرَ اللهُ مَساعِیَهُم ال۟جَمیلَة!
این را که غائِله به کُجا میاَنجامَد و فَرجامِ قیلوقالها چه خواهَد بود، جُز نِهان۟دانان نمیدانند، و أَمثالِ مَن۟بَنده که از مَوهِبَتِ عِلمِ غی۟ب بیبَهرهاند، باید به اِنتِظار بِن۟شینند و ببینَند چه خواهَد بود میوۀ درَختی که اَکنون و به دَستِ اَکنونیان نِشانده میشود. ... إِلٰهی! عاقِبَت مَحمود گَردان!
به هَر روی۟، مینگَریم و میخوانیم، و در هَمین خواندَن۟ها و نگَریستَن۟ها، دیدَم که یکی از رسانههایِ نوشتاری، مَکتوبی حوزَوی را، با این سَرنویس اِنتِشار داده است:
«روشنگری درباره بدعت گزاران وظیفه ذاتی مرجعیت و روحانیت است».
پیداست که دَر نویسِشِ سَرنویس، لَغزِشی رَفته است، و مَطلوب، آن بوده است که دربارۀ «بِدعَتگُذاران» روشَنگَری شود، نه «بِدعَتگُزاران»!
«بِدعَتگُذار»، کَسی است که بدعَتی مینِهَد. از تأویلِ دِل۟بِخواهیِ فَلسَفی ـ عِرفانیِ قُرآنِ کَریم و أَحادیثِ شَریف و تَحمیلِ میراثهایِ یونانی و هندی و ... به نُصوصِ دینی، تا تَشریعِ أَحکام و عِباداتِ مَن۟دَرآوَردی به نامِ شَریعَتِ سَیِّدالمُرسَلین ـ ص ـ، هَمه و هَمه، «بِدعَتگُذاری» است.
وَ أَمّا «بِدعَتگُزاران»، خودِ عُلَمایِ أَعلام اند که بِدعَتها را گُزارِش و شَرح و تَحلیل میکُنَند. بسیاری از نوشتههایِ اِنتِقادی و توصیفیِ دانِشوَرانِ حوزَوی در موضوعاتِ مُختَلِف، از نَقدِ اِنحِرافاتِ ابنِعَرَبی بگیرید تا تَحلیلِ شُذوذاتِ وَهّابیَّت و ... و ...، دَقیقًا مِصداقِ «بِدعَتگُزاری» است؛ که مَشکور و مَأجور باد!
دَر واقع، «بدعَتگُزاری»، وَظیفۀ حوزۀ عِلمیّۀ راستین و سیرۀ مَرضیّۀ عالِمانِ دین است ـ شَکَرَ اللهُ مَساعِیَهُم ال۟جَمیلَة!
سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۲۶