جَهان خون۟ریزبُنیادَست؛ هُش دار!
سَرِ سال از مُحَرَّم آفَریدَند!!!
(بیدِلِ دِهلَوی)

بَرایِ آنان که جان و دِل و خِرَد دَر گروِ آرمانهایِ نابِ عَلَوی دارَند و با مَعالِمِ فِکر و فَرهَنگِ أَصیلِ شیعی آشنایَند، هَرساله، با دَررَسیدَنِ ماهِ سیاه۟پوشِ مُحَرَّم، دو اَندوهِ بُزُرگ و تیمارِ ستُرگ تَجدیدِ مَطلَع می‌شَوَد:
یکی، از بابِ تَجدیدِ خاطِرۀ ستَمی که دَر مُحَرَّمِ سالِ 61 هـ. بَر سَروَرِ آزادگان ـ صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَی۟ه ـ رَفت و رَنج و شِکَنجی که به أَهلِ بی۟تِ رسالَت ـ عَلَی۟هِمُ السَّلام ـ رَسید.
دیگَری، از بابَتِ بسیاری از آنچه به نامِ آن بُزُرگ می‌کُنَند و کَثیری از بی‌رَسمی‌ها که به نامِ سوکواری و تَعزیه‌داری مَرسوم می‌دارَند و جُز کَسرِ شوکَتِ سوکِ آن شَهیدِ سَرفراز پَیآمَدی نَدارَد.
دیرسالهاست که نُخبگانِ دین‌اَندیش، با سَلائِق و بَرداشتهایِ گوناگون، دَر اعتِراض به پاره‌ای از آنچه به نامِ "عَزاداریِ دینی" و "تَجَمُّعاتِ آیینی" صورَت می‌پَذیرَد، می‌گویَند و می‌نویسَند؛ لیک هَنوز تَحَوُّلی که مَنظور و مَطلوبِ روشَن۟‌بینان است، چهره نَنموده.
مِن۟بَرهایِ آگَنده از حِکایاتِ خُرافی و مَناماتِ این و آن و سُخَن۟‌پَراگَنی‌هایِ سَرشار از رِوایاتِ سُستِ نادُرُستی که دَر تَرازویِ حَدیث۟‌شناسی وَزنی نَدارَند، هَنوز هَمه جا بَرپاست و صَدایِ مَدّاحان و هَنگامه‌سازانِ مُرَوِّجِ شِعرهایِ مُبتَذَل و نَواهایِ ناموزون و عَزاداریهایِ "هیٖستِریک!" (آنسان که یکی از مُعاصِران تَعبیر کرده بود)، از هَر گوشه به گوش می‌رَسَد.
از دیرباز سوکواری‌هایِ مُحَرَّم و صَفَر و مَجالِسِ حُسَی۟نی، یکی از بُزُرگ‌ترین "سرمایه"ها و "رَسانه"هایِ شیعه بوده است؛ و با بَهره‌جویی از هَمین فُرصَت و سَرمایه و رَسانه بوده است که بسیاری از دانایان و بیداردِلان، دَر درازنایِ قُرون، به تَبلیغ و تَرویج و تَعلیم و توضیحِ مَعارِفِ مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد ـ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ و آلِه ـ پَرداخته‌اند.
اینَک ما نشسته‌ایم و به دیدۀ سَر و جان می‌نگَریم که چگونه اَنبوهی از سَرمایه‌هایِ إِنسانی و مالی و نیز فُرصتهایِ بی‌بَدیلِ تَبلیغی، دَر چَنبرۀ ناآگاهیِ شُماری از "دوستان" اُفتاده است و مَصروفِ تَرویجِ أوهامِ جَماعتی از عَوامِ خَواص۟‌نما می‌گَردَد و حتّیٰ مایۀ وَهنِ مَذهَب می‌شَوَد.
به گُمانِ مَن، زَمینه‌سازِ بیشتَرین زیانها، تَصَوُّراتِ شُماری از "مُتَصَدّیانِ أُمورِ دینی" است از مَقولۀ سوکواریِ آیینی و أَهدافِ آن؛ تَصَوُّراتی که مَراسِم و مَجالِسِ عَزاداریِ حُسَی۟نی را به عَمَلیّاتِ صوریِ مَناسِکی فُرومی‌کاهَد و ظُهورِ بَسی گُفتارها و کِردارهایِ ناشایَنده را دَر این عَرصه مَجال می‌دِهَد.
واقِع۟‌بین باشیم و گُناهِ جُملۀ اِنحراف‌ها و اِبتِذال‌ها را به دوشِ فُلان مَدّاح یا بَهمان مِنبَری نیَندازیم و از "بزرگ۟‌تَر"هائی که حامیِ هَمین شیوۀ مَعمولِ مَجالِس و مَراسِمِ آیینی اند، غَفلَت نَکُنیم. هَمواره شُماری از "مُتَصَدّیانِ" بُلَندپایۀ "أُمورِ دینی" هَستَند که از "إِصلاح" و "إِحیا"یِ مَجالِس و مَراسِمِ آیینی جلوگیری می‌کُنَند و مُصلِحان و إِحیاگَران را به بَدخواهی و بَدکُنِشی مَنسوب می‌دارَند.
اَگَر گُفت‌وگویی هَست، بایَد گُفت‌وگو را به سَطحِ مُتَصَدّیانِ بُلَندپایۀ أُمورِ دینی اِرتِقا داد و از آنان پاسُخ طَلَبید و اِلتِزامشان را به لَوازمِ جایگاهی که دارَند، بی هیچ پَرده و پَروا دَرخواست؛ هَمان کَسانی که دَست دَر کیسۀ وُجوهات دارَند، و از رَهگُذَرِ هَمین تَوانِشها، جَرَیانهایِ فَرهَنگی و مِنبَریِ ویژه‌ای را حمایَت می‌کُنَند و از قابِلیَّتهائی چون صُدورِ فتوا و بَیانیّه و ... بَرخوردارند. ... تَوَقُّعِ إِصلاح و تَغییر و تَجدیدِ نَظَر از طَریقِ آحادِ طَبَقاتِ فُروتَر، چونان فُلان مَدّاحِ کَرامات۟‌پَروَر یا مِنبَریِ مَنامات۟‌گُستَر، پُر راه به جایی نَمی‌بَرَد. سلسِله‌جُنبان دِگَرانَند.

دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۸