شیْخِ أَجَلّ سَعدی، دَر غَزَلی نَغز می‌فَرمایَد:
فِدای جانِ تو! گَر مَن فِدا شَوَم، چه شَوَد؟
بَرایِ عیٖد بُوَد گوسفَنْدِ قُربانی

یکی از شُرّاحِ غَزَلِ او که گویا در شَرحِ این بیْت حَرفِ مُهمّی نَداشته‌اند، عَلیٰ أَیِّ حالٍ عَریضه را خالی نَگُذاشته و خامه بَر نامه نِهاده و دَر توضیحِ بیْتِ یادشُده مُختَصَری قَلَم فَرسوده‌اند از این قَرار:
«شاعر چون گوسفند: تشبیه»
( شَرحِ غَزَلیّاتِ سَعدی، چ: 1، تِهران: اِنْتِشاراتِ هِرمِس ـ با هَمکاریِ: مَرکَزِ سَعْدیٖ‌شناسی ـ، 1390 هـ.ش.، ص 1331) !!!
آری! ... هَم "قَلَّ" و هَم "دَلَّ"!

دوشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۵:۱۴