آورده‌اند که:
یکی از وُکَلایِ عَرَبی‌زَبان، دَر مَحکَمه و دَر مَقامِ دِفاع از مُوَکِّلِ خویش، سُخَنرانیِ بُلَندی إیراد کَرد که گیرا و مُؤَثِّر بود وَلی خَطاهایِ نَحویِ چَشْمگیری هَم داشت. ... یکی از هَمْکارانش به او گُفت: اُستاد! بسیار خوب بود، ولی ای کاش به قَواعدِ نَحوی هَم بَذْلِ عِنایَتِ بیشتَری می‌فَرمودید! ... وَکیلِ سُخَنران بَرفور پاسُخ داد: شُما چرا نگَرانِ قَواعِدِ نَحوی هَستید؟ مَگَر "سیبویه" دَر این زمینه به شُما وکالَتی داده است؟!!!
(نَقل به مَضمون و لَختی تَصَرُّف از: طَرائِف القُضاة و المُحامین، إِعداد: هانی مَحمود القَصیر، ط: ۲، طرابلس ـ لبنان ـ: المُؤَسَّسة الحَدیثَة لِلکِتاب، ۱۹۹۵ م.، ص ۱۱۱).
حَق این است که اَگَر "سیبویه" و "سیبویه"ها را ـ بتَسامُح و صَدالبَتّه به طورِ مِثالی ـ صاحِبِ حَقِّ أَصلی دَر این أُمورِ زَبانی بدانیم، عالِمانِ ناقِد و عِیارسَنجِ مُتَنَبِّهْ، وُکَلا و "أُمَنا"یِ أَمثالِ "سیبویه" اند.
دَربارۀ یکی از عُلَمایِ گُذَشته "نَدانَم کُجا خوانده‌ام دَر کِتاب" که هَرگاه شاگِردانَش دَر خواندَنِ عِباراتِ مَتن مُسامحه می‌کَردَند و دُچارِ لَغْزِشِ نَحوی می‌شُدَند، دَر مَقامِ دَعوَتِ ایشان به اِستِدراکِ خَطا و إِصلاحِ ما فات می‌گُفته است: «سیبویه را بَر شُما حَقّی است؛ او را از خودتان راضی کُنید!».
سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۹