مقالات اسفند ۱۳۹۳
« دلائل قوی بایَد و معنوی »
( سعدی )
می گویند :
« یکی به یکی دیگر رَسید و گفت : فَریبُرز ! چه قَدر عوض شُده ای ؟!
آن یکی گفت : آقا ، ببخشید ؛ اشتباه گرفته اید ! من ، فریبُرز نیستم !
أَوَّلی گفت : عَجَب ! اِسمَت را هم که عوض کرده ای !!» .
« خود حقیقت نَقدِ حالِ ماست آن »! :
1 . یکی از خوانندگانِ کتابِ هفته خبر که در نامه ای ( در : همان مجلّه ، 12/12/ 1393 هـ . ش . ، ش 23 ، ص 8و9 ) ،...
پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۰۷
1. فیلسوفِ بزرگِ زادۀ شیراز و بالیدۀ اصفهان ، مُلّا صَدرا ، در میانِ اندیشه گرانِ سَده هایِ أَخیرِ تاریخ و فرهنگِ شیعه ، بی هیچ گُفت و گوی ، یکی از مُناقَشَت بَرانگیزترین شَخصیَّتهایِ فرهنگ آفرین به شمار می روَد . تنها در دائرۀ خودِ تَشَیُّع ، گوناگونی و اختلافِ آراء و أَنظارِ همروزگاران و پَسینیانِ صَدرا در حقِّ او ، به اندازه ای است که عِدّه ای ، وی را در عِدادِ...
پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۵۸
دادِ طَرَب از عُمْر بـدهْ تــا بـروَد
تا مـاه بــَـرآید و ثـُـرَیّــا بـروَد
وَر خواب گِران شود ، بخُسبیم به صُبح
چندان که نمازِ چاشت از ما بروَد!
( کُلّیّاتِ سَعدی ، چ أَمیرکبیر ، ص 673 – با ضبطِ "خاست " – و ص 844 – با ضبطِ " خاشت " - ؛ و: کُلّیّاتِ سَعدی ، چ أنوری ، ص 724 ، ش93 )
سَعدیپِژوهِ محترم ، آقایِ بهاءالدّینِ اسکندریِ اَرسنجانی ، تعبیرِ " نمازِ چاشت " را در...
پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۵۶
یکی از صدها بیتِ حکیمانۀ سَعدیِ شیرازی که شایَندگیِ اِشتِهارِ مَثَلْوار داشته است و بحَق مَثَل گردیده ، این بیتِ نَغز و پُرمَغزِ اوست :
خدای ار به حکمت ببَندَد دَری
گشاید به فَضل و کَرَم دیگری
( بوستانِ سَعدی ، چ یوسُفی ، ص 87 ، ب 1322 ) .
( در یک دستنوشتِ کهنه : " برحمت گشاید درِ دیگری " ؛ نگر : بوستان ، چ یوسُفی ، ص152 ).
ریختِ زبانزدِ بیت ، آنسان که من شُنوده ام و...
پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۵۲
پاسخ:
سلام و سپاس از نیکوگُمانیِ شُما
إِن شاءَ الله تَدارُک خواهد شُد.
با تشکر
پاسخ:
سلام و سپاس از لطف شُما
بعون الله رشتۀ کار را باز به دست خواهیم گرفت.
من برا شما و نوشته های ادبیتون خیلی ارزش قایلم، کمی هم از طریق دوست و آشناها از پیشینه شما شنیدم ، البته من مصاحبه شما رو تو اینترنت هم خوندم، بعلاوه اون موقع که به عنوان شاگرد برتر مدرسه شمارو نشون دادند و صحبت میکردین هم یادمه ، یکی شما یادمه ، و یکی هم اون آقاپسر دانش آموزی که زیر چراغ کوچه درس میخواند، خدا همه رو عاقبت بخیری و زندگی آرام و شاد عنایت کند، خدا به شما توفیق داده و راه درستی انتخاب کردین ، نوشته ها و مقالات شما برا من مثل اشعار حافظه ، جملات زیبا و وزین، گاهی من فکر میکنم ما چقدر تو فارسی صحبت کردن اشتباه داریم ، یکی از مثالایی که خیلی من حرص می خورم و خیلی هم استفاده میکنیم، استفاده از ش هست به جای را، دیگه حتی تو اخبار هم وارد شده. متاسفانه خودم هم اینطور صحبت میکنم ، گاهی فکر میکنم ما روزی از چند تا لغت فارسی استفاده میکنیم ، خیلی کم ، اینطور که نمیشه ، فارسی نسل بعد از نسل ماهم ضعیف تر، درسته بعضیها متخصصند ، ولی برای عموم باید تدبیری بیندیشند ، بفرض مثال من به یه نفر بگم بیندیش، بهم میگن فارسی بگو، فارسی روان دیگه زیادی روان شده ، لغتی استفاده نمیشه
پاسخ:
سلام و سپاس از مِهر و عنایتتان
پایَنده و پیروز باشید
نظرِ شريفِ جناب عالي راجع به كتاب " فواكه البساتين " تأليف ميزراي طهراني چيست ؟
آيا اين كتاب را براي مطالعه مناسب مي دانيد يا به نظرتان فقط يك " كنّاشة الفوائد " است ؟
أفيدونا أفادكم الله
پاسخ:
سلام علیکم
من کتاب یادشده را، در کتابفروشی دیده و تنها تَصَفُّحی إِجمالی کردهام و با این پایه از وُقوف بیگُمان صلاحیت إِظهارِ نَظَرِ دَقیق دربارۀ آن نَدارَم .
پیروز باشید!
با سلام و احترام خدمت استاد جهانبخش دامت برکاته
رساله ای به نام رساله عدم سهو النبی(ص) به شیخ مفید(ره) منتسب شده است. در صحت این انتساب اختلاف نظر وجود دارد. بعضی گفته اند مرحوم مجلسی در ج 107 بحار الانوار ص 167 انتساب این رساله به مرحوم شیخ مفید را انسب دانسته است. در صورت امکان جناب استاد اگر نظرتان را در این باره اعلام فرمایید سپاسگزار خواهم بود. دعا گو و دعا جو.
اسفندیار صفری
پاسخ:
سلام و درود و سپاس
آری، در انتسابِ رسالۀ یادشده گُفتوگوست و بویژه برخی از ایستارهایِ تیز و تُندِ مُندَرِج دَر آن درنگانگیزست. مَنبَنده دربارۀ این اِنتِساب تحقیقی علی حِده نکردهام و همواره انتسابِ آن را را به شیخِ مفید تنها به اعتمادِ قولِ مشهور راجح دانستهام.
از دیگرسو، میانِ آثارِ مسلّم الانتساب به شیخِ مفید آن اندازه هماهنگی نمیبینم تا مثلًا از آن سنجهای برگیرم و انتسابِ این رساله را مُنکِر شوم.
چُنین مینمایَد که آثارِ شیخ در أَدوارِ مختلفِ حیاتِ او بر حسبِ اقتضائاتِ گوناگون و با جهتگیریهائی که لزومًا هَمسان نیست پدید آمده باشد؛ و العلم عند الله.