لینک های روزانه
    آمار بازدید
    بازدیدکنندگان تا کنون : ۶۱۷٫۶۸۳ نفر
    بازدیدکنندگان امروز : ۱۵ نفر
    تعداد یادداشت ها : ۲۳۷
    بازدید از این یادداشت : ۳۶۳

    پر بازدیدترین یادداشت ها :

    عِرفان۟ پِژوهِ محترم، آقایِ دکتر نَصراللهِ پورجَوادی، در کتابِ دریایِ معرفت (چ: ۱، تهران: اِنتِشاراتِ هِرمِس، ۱۳۹۴ هـ. ش.، ص ۱۵۸ و پس از آن)، به مُناسَبَتی، غَزَلی مُندَرِج در دیوانِ حَکیم سَنائیِ غَزنَوی را به آغازۀ «ای مسلمانان! مرا در عشقِ آن بت غیرت است ...» به گفت و گو گرفته و دربارۀ بیتِ «در میانِ لُجّه اش سیصد نهنگِ داوری / بر کرانِ ساحلش صد اژدهایِ هیبت است»، نوشته اند:
    «نهنگ که همان تمساح است نماد قهاریت است و دهان آن که به شکل لا است (در کلمۀ لا اله الا الله) نماد مهلک بودن آن است. نمی دانم چرا اینجا "داوری" خوانده شده است. شاید تصحیف باشد و در اصل کلمه ای بوده باشد مانند "قاهری".» ( همان، ص ۱۵۹؛ با تصحیحِ یک نادُرُستیِ حُروفنِگاشتی).
    می نویسم:
    گویا تَناسُبِ «داوری» با «نهنگ» (تِمساح) بیش از آن است که گفته اند.
    از معانیِ «داوری» ـ که در فرهنگهایِ معتبر نیز مذکور است، و با زورآوری و ستیزَندگی و پَرخاشجویی و شورانگیزیِ مَعهودِ «نهنگ» در أَدَبِ فارسی، مُتَناسِب ـ، اِستیزه و کَشاکَش و خِلاف و جَنگ و جِدال و مُخاصَمَت و شورانگیختن و کین۟ توختن است. کاربُردِ «داوری» را در این معانی، شواهِدِ بسیار است و فرهنگهایِ مَبسوط چون لغت نامۀ دِهخُدا، از این شَواهِد، گِرانبار.
    به بیتی از خواجۀ شیراز بَسَنده کنیم که جُملگی در ذِهن و بر زَبان داریم:
    یک حَرفِ صوفیانه بگویم، إِجازتست
    ای نورِ دیده! صُلح به از جنگ و داوری!

    سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۸:۴۳
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت