
این روزها کتابی را تَصَفُّح می کردم با عنوانِ شَذَرات ال۟بلَاتِین مِن۟ سِیَرِ العُلَمَاءِ ال۟مُعَاصِرین 1 شَذَرات ال۟بلَاتِین مِن۟ سِیَرِ العُلَمَاءِ ال۟مُعَاصِرین : لَفتَاتٌ تَربَویَّة ـ فوائِد عِلمیَّة ـ مواقِف دَعَویَّة ، تشحذُ الأَذهان و تسحرُ الألباب و تُعلی الهِمَم، أبوالأشبال أحمد بن سالم المصری، ط : 1، الرّیاض: دار الکیان ـ و ـ بورسعید: مکتبة التّوحید، 1426 هـ . ق . . از شما چه پنهان أَوَّل که این کتاب را دیدم چند لَحظه مُرَدَّد مانده بودم که عنوانِ آن را چگونه باید خوان۟د و این چه واژه ای است که نویسنده خواسته میانِ آن و «ال۟مُعَاصِرین» سَجع بیافرینَد . یکباره شَستم خَبَردار شُد که این «ال۟بَلَاتِین» واژه ای است مُعَرَّب، و همان «پلاتینِ» خودمان!، ... ببخشید !، ... همان «پلاتینِ» فرنگیهاست ـ به معنایِ «طلایِ سفید» ـ که خودمان هم مثلِ نُقل و نَبات در فارسیِ شکّرینمان استعمال می کنیم!!
نویسندۀ مصریِ کتاب خواسته چیزی از جنسِ «شَذَرات الذَّهَب» بگوید 2 «شَذ۟ر» و «شَذرَة»، پارۀ زَر را گویند؛ و «شُذور» را جَمعِ «شَذ۟ر» و «شَذ۟رَة»، و «شَذَرات» را جَمعِ «شَذ۟رَة» گفته اند. ، ولی چون سجعِ «ال۟مُعَاصِرین» با «الذَّهَب» جور نمی شُده، یقۀ «پلاتین» را چسبیده است!!
« سَجع ازین بسیار کرده ست و کُنَد»! 3 با إجازۀ عطّارِ نیشابوری که در منطق الطَّیر فرمود : « عِشق ازین بسیار کرده ست و کُنَد»!
خودِ نویسَندۀ کتاب، أبوالأشبال أحمد بنِ سالم المصری، در پیشگفتارش نوشته است:
«فهذه شذرات التبر و البلاتین، قد حوت درراً من حیاة العلماء المعاصرین، و شذراً من أخبار الدعاة العاملین، ... » ( ص 3 )!
صَدیقِ عالیٖ مقام و اُستادِ گرامی، آیة الله حاج شیخ رضا مُختاری ـ دامَ عُلاه! ـ، حکایت می کرد که سالها پیش کتابی دیده است ( شاید از منشوراتِ سازمانِ تبلیغات ) با این عنوان : «راهنمایِ سخنوران در سوکِ إِمامِ راحلمان»!
عرض نکردم که: « سَجع ازین بسیار کرده ست و کُنَد»؟!
نویسندۀ مصریِ کتاب خواسته چیزی از جنسِ «شَذَرات الذَّهَب» بگوید 2 «شَذ۟ر» و «شَذرَة»، پارۀ زَر را گویند؛ و «شُذور» را جَمعِ «شَذ۟ر» و «شَذ۟رَة»، و «شَذَرات» را جَمعِ «شَذ۟رَة» گفته اند. ، ولی چون سجعِ «ال۟مُعَاصِرین» با «الذَّهَب» جور نمی شُده، یقۀ «پلاتین» را چسبیده است!!
« سَجع ازین بسیار کرده ست و کُنَد»! 3 با إجازۀ عطّارِ نیشابوری که در منطق الطَّیر فرمود : « عِشق ازین بسیار کرده ست و کُنَد»!
خودِ نویسَندۀ کتاب، أبوالأشبال أحمد بنِ سالم المصری، در پیشگفتارش نوشته است:
«فهذه شذرات التبر و البلاتین، قد حوت درراً من حیاة العلماء المعاصرین، و شذراً من أخبار الدعاة العاملین، ... » ( ص 3 )!
صَدیقِ عالیٖ مقام و اُستادِ گرامی، آیة الله حاج شیخ رضا مُختاری ـ دامَ عُلاه! ـ، حکایت می کرد که سالها پیش کتابی دیده است ( شاید از منشوراتِ سازمانِ تبلیغات ) با این عنوان : «راهنمایِ سخنوران در سوکِ إِمامِ راحلمان»!
عرض نکردم که: « سَجع ازین بسیار کرده ست و کُنَد»؟!
۱.
شَذَرات ال۟بلَاتِین مِن۟ سِیَرِ العُلَمَاءِ ال۟مُعَاصِرین : لَفتَاتٌ تَربَویَّة ـ فوائِد عِلمیَّة ـ مواقِف دَعَویَّة ، تشحذُ الأَذهان و تسحرُ الألباب و تُعلی الهِمَم، أبوالأشبال أحمد بن سالم المصری، ط : ۱، الرّیاض: دار الکیان ـ و ـ بورسعید: مکتبة التّوحید، ۱۴۲۶ هـ . ق .
۲.
«شَذ۟ر» و «شَذرَة»، پارۀ زَر را گویند؛ و «شُذور» را جَمعِ «شَذ۟ر» و «شَذ۟رَة»، و «شَذَرات» را جَمعِ «شَذ۟رَة» گفته اند.
۳.
با إجازۀ عطّارِ نیشابوری که در منطق الطَّیر فرمود : « عِشق ازین بسیار کرده ست و کُنَد»!
سه شنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۰۵
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .