لینک های روزانه
    آمار بازدید
    بازدیدکنندگان تا کنون : ۶۷۲٫۱۶۱ نفر
    بازدیدکنندگان امروز : ۴۱ نفر
    تعداد یادداشت ها : ۲۳۷
    بازدید از این یادداشت : ۴۳۱

    پر بازدیدترین یادداشت ها :

    یکی از تَراجِم۟ پِژوهانِ مُعاصِر حِکایَت می کرد که:
    شَنیدم کَسی در بابِ سَعَۀ مَعلوماتِ فَقیهِ فرزانۀ عَصرِ صَفَوی، آقاحُسَینِ خوان۟ساری ـ قَدَّسَ اللهُ سِرَّهُ العَزیز ـ، سخن می گُفت و از جُمله به تَخَصُّصِ او در عِلمِ "شیمی" و "اَل۟کُل۟ شناسی" إِشارَت می کَرد. در شگُفت شُدم و در طَلَبِ خاستگاهِ این اِطِّلاعِ غَریب بَرآمَدَم. مَعلوم شُد در کتابی عِبارَتِ «اُستادُ ال۟کُلِّ فِی ال۟کُلّ» را در حقِّ آقاحُسَینِ خوان۟ساری دیده است و «اُستادِ "اَل۟کُل۟"» خوانده و ... باقیِ قَضایا ...!
    جمعه ۱۲ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۹:۴۷
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت

    د.مقدس
    ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۴۸
    با سپاس از درج مطلب
    د. مقدس
    ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۲:۳۷
    برحسب تصادف به این سایت و مایه تعجب اقای شفیق و ابتهاج و مسرت اقای تولایی ازتعلق رساله وقف های لازم در قران به اعتضادالسلطنه برخوردم و تاسف خوردم چگونه ممکن است از شناخت خادم به علم و فرهنگ ایران جاهل و غافل بود شرح خدمات و رساله مذکور در سایت بانک اطلاعات رجال و ص6 مقاله تطور تاریخنگاری شاهزاده علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه بقلم خانم معصومه گودرزی و اقای دهقان نژاد در فصلنامه پژوهش های تاریخی دانشگاه اصفهان شماره 33 بهار 1396 امده است فاعتبروا یا الاولی الابصار
    هادی تولائی
    ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۴۶
    جناب شفیق از باب «پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت» حمل بر صحت فرمود ولی مثالی که حضرت جهانبخش ذکر کرد ظاهراً واضحاً از موارد جهالت است و مورد سپنتا که شما فرمودید هم. اگر در این میانه چیزی قابل حمل بر صحت باشد همان مورد سعید نفیسی است که به زلات و غفلات اشبه است. علی ایّ تقدیر همه این موارد از هفوات نادره اند و قرائت آن موجب ابتهاج و مسرت !
    یاسر شفیق
    ۱۳ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۲۱
    غفلت است نه جهالت ، و حدیث غفلات و کبوات اجواد حدیثی نه کوتاه. برکبوه مشتهر آن عزیز سعید که عمر نفیس بر احیاء ادب فارسی نهاد لامحاله به مرّالکرام گذشتید که در ترجمان گفتار اصحاب تراجم که ابو ریحان بیرونی «کان من خوارزم و ولد بقریةٍ هناک» فرمود «در قریه هناک به دنیا آمد». چون این ایام به تحریر ورقه ای در باب موقوفه ای در بلخ اشتغال می جویم به راهبرد فهارس به رجاء ظفر برنکته ای ممدّ به کتاب «تاریخچه اوقاف اصفهان» تألیف عبدالحسین سپنتا می نگریستم. در دیباچه کتاب صفحه ج در ذکرکتب مفرده در موضوع وقف می فرماید: «به طوری که اطلاع پیدا کرده ام کتابی دیگر راجع به اوقاف وجود دارد به نام رسالة شریفة فی الاوقاف اللازمة فی القرآن که توسط اعتضاد السلطنه در سال 1293 هجری قمری ترجمه شده است». عصمنا الله من الزلل و لا یؤاخذنا ان نسینا او اخطأنا.