صَدیقِ ارجمندم، اُستاد حُجَّة الإِسلام و المُسلِمین شیخ عَلیِ فاضِلی ـ دامَ إِف۟ضالُه! ـ، نَقل می کرد که:
یکی از فُضَلایِ مُشتَغِل در حوزۀ عِلمیّۀ قُم ـ شَیَّدَ اللهُ أَرکانَها! ـ که در زیِّ دَستاربَندان است و در دفترِ یکی از مَراجِعِ عالیٖ قَدرِ تقلید و فُقَهایِ مُحَقِّق و رِجالیانِ مُدَقِّقِ زمانِ ما ـ مَتَّعَ اللهُ المُسلِمینَ بطولِ بَقائِه! ـ به خِدمتِ دینی مَشغول، چَندی پیش به "مدرسۀ سپهسالار" ـ که امروز به آن "مدرسۀ عالیِ شهید مطهّری" می گویند ـ مُراجَعَه کرده بوده و نُسخۀ أَثَری از آثارِ فیضِ کاشانی را ـ نمی دانم برایِ چه؟ تَصحیح یا ... ؟ ـ خواستار شُده بوده است. مُتَصَدّیِ أَمر، عَلَی الرَّسم، با او شَرط و شُروط کرده بوده است که: باید چه و چه ها کُنید و از جُمله «حُقوقِ مَعنَوی» یِ این مدرسه را در بابِ این أَثَر پاس بدارید و ... . مَردِ آزاده، بی تَکَلُّف و تَعارُف، پاسُخی بدین مَضمون داده بوده است که:
"مگر شُما خودتان «حُقوقِ مَعنَوی» یِ این مدرسه را پاس داشته اید که پاسداشتَش را از دیگران طَلَب می کُنید؟ ... بَقایِ نامِ «سپهسالار» بر مدرسه اش، پیشِ پا اُفتاده ترین حَقِّ مَعنَوی بوده است، که شُما پاس نداشته اید و پایمال کرده اید!".
نمی دانَم آن مُتَصَدّی هیچ عُمقِ این سُخن را دریافته است یا نه؛ ولی ـ به هر روی۟ ـ به دِل و زبان بر حُرّیَّت و هوشمَندیِ این مردِ دیندارِ دین۟یار آفرین خواندَم و "کَثَّرَ اللهُ أَمثالَه!" گُفتم و آرزو کردم چُنین حَقگُزاران بسیار و بسیارتر شَوَند و رَسمِ مَدروسِ فُتُوَّت و نُسخۀ مَنسوخِ أَمانَت را إِحیا کُنَند و مُبَلِّغِ مَذهَبی باشَند که حَقِّ همه کَس را از بَرّ و فاجِر می گُزارَد و حَریمِ همه کَس و از جُمله دُشمنان و مُخالِفان را نیز حُرمت می نِهَد و اَنگِ «خودی» و «غیرِ خودی» را بَهانۀ حُرمت۟ شکنی و دَستاویزِ حَق۟ کُشی نمی سازد.
صَلَوات و سَلامِ خُدا بر پیشوایانِ آیینی که به پیروانِ خویش می آموختند حَقگُزارِ هَمَگان باشَند و اختلافاتِ مَسلَکی را بهانۀ تَهاوُن در گُزاردِ حُقوق نسازَند، و حتّیٰ در گوشِ پیروانِ خویش می خواندند: «أَدِّ الأَمَانَةَ لِمَنِ ائْتَمَنَكَ وَ أَرَادَ مِنْكَ النَّصِيحَةَ وَلَوْ إِلَىٰ قَاتِلِ الْحُسَيْنِ ـ عَلَی۟هِ السَّلام ـ» (الکافی، ط. غفّاری، 8 / 293)، و «عَلَيْكُمْ بِأَدَاءِ الْأَمَانَةِ، فَوَالَّذِی بَعَثَ مُحَمَّدًا بِالْحَقِّ نَبِيًّا، لَوْ أَنَّ قَاتِلَ أَبِیَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ـ عَلَی۟هِمَا السَّلامُ ـ ائْتَمَنَنِی عَلَى السَّيْفِ الَّذِی قَتَلَهُ بِهِ لَأَدَّيْتُهُ إِلَيْهِ» ( الأَمالی یِ صَدوق، ط. مؤَسَّسَة البعثَة، ص 319)!
رَحمَت و رِضوانِ خدا بر شَهیدِ سَعید آیةالله شیخ مُرتَضیٰ مُطَهَّری باد که مُبَلِّغِ چُنین مَذهبی بود و به پیرَوی از این پیشوایان فَرامی خوان۟د!
پنجشنبه ۸ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۹:۴۵
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
مه به بالا دان نه اندر آب جو
دوستان گویا حصّۀ اصلی قصّه را نگرفته اند.این تغییر نام بر حسب سلیقه و یا در راستای تبدیل اسامی طاغوتی به یاقوتی نیست این کار هوشمندانه همان یاد زدایی از یکی از پیشگامان نَهضت اصلاح در ایران است.یاد زدایی،یاد پردازی،تاریخ سازی و تاریخ زدایی سابقه ای به درازی تاریخ شرارت بشر دارد.ما امتداد این حرفۀ مقدس را تا همین اواخر هم شاهد بودیم و هستیم.یکی از آخرین تکنیکهای آن ممنوع التصویر کردن اشخاص است که البته با وجود حجم سرسام آور ابزارهای ارتباطی در کاراییش تردید دارم.
توضیحِ جویا جهانبخش:
با سَلام و سپاس و احترام،
پس معلوم می شود که ــ بنا بر نقلِ سَعدی ــ «بنیاد ظلم در جهان أوَّل اندکی بوده است؛ هرکه آمد برو مزیدی کرده تا بدین غایت رَسیده»!!!
باری، در أَصلِ موضوع، پُر تفاوتی نیست!