أَوَّلِ اُردیبِهِشت را دَر تَقویمِ رَسمی «روزِ سَعدی» قَرار دادهاند و هَرسال به نامِ شیخِ شیراز گرامیاش میدارَند.
اَرجِ سَعدیِ ما، البتّه بیش از اینهاست؛ و اگر روزها و مُناسَبَتهایِ مُتَعَدِّد، بَهانهای برایِ یادکَردِ او و خواندَنِ آثارِ قَلَمِ فُسون۟بارش باشَد، بجاست.
اِمسال (1397 هـ.ش.)، در آستانۀ «روزِ سَعدی»، در اینجا و آنجا و خاصّه فَضایِ مَجازی دیدیم و خواندیم که شُماری از دوستدارانِ شیخ، پیوسته «زادروزِ سَعدی» را فَرُّخ۟باد میگُفتَند و در نوشتههایِ گونهگون از أَوَّلِ اُردیبِهِشت۟ماه به عنوانِ «زادروزِ سَعدی» سخن میرَفت.
«زادروزِ سَعدی» البتّه هَرگاه باشَد برایِ ما مُبارَک و عَزیز و مَی۟مون است؛ لیک این هَست که آن روزِ گرامی، یعنی روزِ ولادَتِ شیخِ شیراز، دَر هیچ مَنبَعِ مُعتَبَری به ثَبت نَرَسیده و گُزینِشِ أَوَّلِ اُردیبِهِشت۟ماه به عنوانِ «روزِ سَعدی» هَم، به «زادروزِ سَعدی» اِرتِباطی نَدارَد.
لُزومِ تَوَجُّه۟ بدین نُکته و اِجتناب از خَل۟طِ «روزِ سَعدی» با «زادروزِ سَعدی»، از آنجاست که دَر سالهایِ أَخیر "وُسعَتِ مَشرَب" دَر مُلکِ دارا بیداد میکُنَد و هاضِمۀ فَراخِ جامعۀ ما، از گُم۟شُدَنِ دَکَلِ نَفتی بگیرید تا ظُهورِ إِمامزادگانِ واجِبالتَّعظیمِ جَدیدالإِحداث را، با رَواداریِ مِثال۟زَدَنی!، اِحتِمال میفَرمایَد؛ و لِذا بَعید نیست کَم۟کَمَک این مُسامَحَۀ خَل۟طِ «روزِ سَعدی» با «زادروزِ سَعدی»، به کتابهایِ جِدّیِ تاریخِ أَدَبیّات هَم راه یابَد و در همین گیر ودار، روزِ ولادَتِ شیخِ شیرین۟سُخَنِ شیراز که تا اِمروز مَعلوممان نَبوده است، بناگُزیر مَعلوممان شَوَد!
"عِلاجِ واقعه قَبل از وُقوع بایَد کَرد"!!!
پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۵
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
استاد عزیز، منتظر مطلب شما درباره دقیقترین تصحیح آثار سعدی هستیم.
او به فغان آمدهست زین همه تعجیل ما
ای عجب و ما به جان زین همه تأخیر او
پاسخ:
با سلام و احترام
حقیقت آن است چیزَکی نوشته بودم تا قریب به روزِ سعدی در یادگارستان بگذارم. دیدم به مناسبتِ همان روز یادداشتی از دوستِ ادیبِ مِفضالم، دکتر رضا ضیا، انتشار یافته در همین باب که در کانالِ تلگرامیِ ایشان موسوم به اوراقِ پریشان می توان یافت.
ترجیح دادم لختی بدرنگم و لااقل نوشتارم را بَسط دِهَم تا مُکَرَّرگونه نباشد.
سِرِّ آن درنگیدن، همین است و امیدوارم اندَکَک شرحیّ و بَسطی در یادداشتم بدهم و آن را دراوایلِ همین تابستان بر صفحه بگذارم.