دَر یادداشتی که زیرِ عنوانِ تَختهسیاه دَر هَفت پیکر نوشتم، از تَعبیرِ «هَم۟لوح» که حَکیم نِظامیِ گَنجهای دَر أَوائِلِ داستانِ لی۟لی و مَج۟نون به کار بُرده است، یاد کَردَم. نِظامی فَرموده است:
هَر کودَکی از اُمید و از بیم
مَش۟غول شُده به دَرس و تَعلیم
با آن پسرانِ خُردپی۟وَند
هَم۟لوح نشسته دُختَری چَند
هَریک ز قَبیلهای و جائی
جَمع آمَده دَر أَدَبسَرائی
( لی۟لی و مَج۟نون، حَکیم نِظامیِ گَن۟جَوی، با حَواشی و شَرحِ لُغات و أَبیات و مُقابله با سی نُسخۀ کُهَن۟سال بهاِهتِمامِ: وَحیدِ دستگردی، چ: 1، طهران: مَطبَعۀ اَرمَغان، 1313 هـ.ش.، ص 60).
آنجا گُفتم:
چُنین مینمایَد که «هَم۟لوح»، کودَکانی را گویَند که لَوحِ مَکتَب دارَند و کنارِ هَم نِشینَند و چیزی فَراگیرَند، و نه آن که لُزومًا ـ آنسان که بَعضِ شارِحان اِنگاشتهاند ـ هَمَگی از رویِ لَوحِ واحِد بخوانَند.
اینَک، از راهِ توضیح میاَفزایم:
واژۀ «هَم۟لوح» را قیاس فَرمایید با «هَم۟پیاله».
«هَم۟پیاله»، دو تَن یا بیش از دو تَن را گویَند که با هَم پیاله زَنَند و باده نوشَند و به اِصطِلاح «مُنادَمَت» کُنَند و «حَریفِ شَراب» باشَند.
اینان لُزومًا از پیالۀ واحِد نَمینوشَند و ایبَسا هَریَک پیالهای دارَند، لیک چون دَر مُنادَمَت هَنبازَند و با هَم پیاله میزَنَند، «هَم۟پیاله» خوانده میشَوَند. دَر واقع، مُش۟تَرَکٌ فیه، یا وَج۟هِ اِشتِراک، نَف۟سِ «پیاله» نیست، بَل بَهرۀ مُشابِهی است که دَر عی۟نِ اِقتِرانِ زَمانی و مَکانی و ... از پیاله میجویَند؛ ولو آن که "پیاله"ها مُتَعَدِّد باشَد.
«هَم۟لوح» نیز مینمایَد که از هَمین عالَم باشَد؛ یَعنی: کودَکانی که که لَوحِ مَکتَب دارَند و کنارِ هَم مینِشینَند و چیزی فَرا میگیرَند و دَر واقِع، وَج۟هِ اِشتِراکشان، نه لَوحِ واحِد، بَل بَهرۀ مُشابِهی است که دَر عی۟نِ اِقتِرانِ زَمانی و مَکانی و ... از لَوح میجویَند.
اینگونه تَعبیرها، مُتَفاوِت است با تَعبیری چون «هَم۟کاسه».
«هَم۟کاسه» غالِبًا کَسانی را گویَند که دَر یک کاسه با هَم غِذا میخورَند. دَر «هَم۟کاسه»، مُش۟تَرَکٌ فیه، أَغلَب خودِ «کاسه» است.
چهارشنبه ۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۷:۰۱
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
هم لوح ظاهرا مانند هم درس جناب حافظ است: بشوي اوراق اگر هم درس مايي...همانگونه كه معاني همسايه و هم درد و همدم و همراه و همكار و ... را اهل زبان جداي اجزاي تركيب و به معناي جديد به كار مي گيرند.البته كه معناي هر تركيب فراتر از معناي اجزاست و مثلا امروز در به كار بردن كلمه همسايه كسي به ياد ريشه تركيب نيست و معناي كاملا مستقل از دو پاره عبارت منتقل مي شود. (همچنين هم ريش؟) لازم به ذكر نيست كه تفاوت بحث ريشه شناختي با بحث ما روشن است ولي از آنجايي كه معناي عبارت در بيت هاي ابتداي كلام در نظر است به نظر رسيد كلمه در تركيب خود معنا شود رساتر باشد والله اعلم.
سپاس كه مي نويسيد....
نکته ای چند دربارۀ موضوعی که مطرح کرده اید به ذهن این مستهام رسید که در اظهار آن ظنّ فایده ای می رود. اصطلاح هم پیاله احتمالاً ناظر بر یک نوع آداب و یا شیوه ای برای مراسم نوشیدن مسکرات باشد که در آن استفاده از یک ظرف واحد معمول بل ضرور بوده است. در یافته های باستانشناسی در تپّه های باستانی در اطراف دریاچۀ ارومیّه نوعی از صُراحی که برای نوشیدن مسکر (احتمالاً در مراسمی دینی) یافت شده است که فاقد نشستنگاه و پایه برای قرار دادن آن بر روی زمین است.محتمل است که از این پیمانه در مراسم آئینی استفاده می کرده اند و در تمام مدّت نوشخواری دست به دست می گردانده اند. شاید این بند از چهارپارۀخیّامی اشاره به این شیوه از باده نوشی داشته باشد.یاران به موافقت چو دیدار کنید/باید که ز دوست یاد بسیار کنید/چون بادۀ خوشگوار نوشید بهم/نوبت چو به ما رسد نگونسار کنید. ارادتمند شما احمدی