لینک های روزانه
    آمار بازدید
    بازدیدکنندگان تا کنون : ۶۷۲٫۱۶۱ نفر
    بازدیدکنندگان امروز : ۴۱ نفر
    تعداد یادداشت ها : ۲۳۷
    بازدید از این یادداشت : ۶۳۶

    پر بازدیدترین یادداشت ها :

    دریغا که بی ما بسی روزگار
    برویَد گُل و بـشکُـفَد نوبَهار

    (کلّیّاتِ سعدی، چ أَمیرکبیر، ص 383)


    نَظَری به نوشتارهایِ بعضِ گُزارَندگان بوستانِ سعدی چُنین می‌نماید که گویا ایشان، «نوبهار» را در این بیتِ شیخِ شیراز به معنایِ فصلِ بهار و بهاران گرفته‌اند.
    آقایِ صدرالدّینِ زمانیان در شرحِ خویش بر بوستان (ص 741)، در معنایِ «بروید گل و بشکفد نوبهار» نوشته است:
    «گل‌ها و سبزه‌ها می‌رویند و نوبهاران فرا می‌رسند.».

    آقایِ منوچهر حقگو در نثر بوستان (ص305) نوشته:
    «در گلستانها گلها خواهند رویید و شاخه‌هایِ خشک در نوبهاران شکوفه خواهند کرد».
    در ترجَمۀ انگلیسیِ جی. ام. ویکنز (G.M.Wickens) می‌خوانیم (گلستان و بوستان، چ هِرمس، ص 1205):
    «The rose grows and the spring will blow».

    هرچند یکی از معانیِ «نوبهار» همین بهاران و فصلِ بهار است، در این بیتِ بوستان گویا نوبهار بدین معنا نیست.
    در فرهنگِ بزرگِ سخن (چ:1، 8/ 8011) یک معنایِ «نوبهار» را «سبزۀ نورُسته؛ گل و شکوفۀ تازه روییده» نوشته و این شاهد را از «نظامی» به دست داده‌اند:

    زِ هَر شاخی شـکفته نوبهاری
    گرفته هر گُلی بر کف نثاری

    در لغت‌نامۀ دهخدا یکی از معنایِ «نوبهار» را «سبزۀ نورُسته» نوشته‌اند با همان شاهد از نظامی و این سه شاهدِ دیگر:

    *در این باغ اگر نوبهاری بود
    ز‌ بادِ خـزانـش غـباری بود
    فردوسی


    *چریده گاو گـیلی در کـنارش
    گهی آبش خورد گه نوبهارش
    فخرالدّین اسعد


    *به دستی گـلی داشـتی آبدار
    به دستِ دگر دسته‌ای نوبهار
    شمسی (یوسف و زلیخا)


    همچنین یکی از معانیِ این واژه را «قسمی گل» نوشته‌اند (که «یادداشتِ مؤلّف» است) با این شاهد:

    * نوبهار از غنچه بیرون شد به یک تو پیرهن
    بیدمشک انداخت تا دیگر زمستان پوستین

    گمان می‌کنم در بیتِ موردِ گفت‌و‌گویِ ما از بوستانِ سعدی نیز، «نوبهار»، مُطلَقِ گُل و شکوفۀ تازه‌رُسته، یا نوعِ خاصِّی از گُل و شکوفه باشد.
    آشنایان به زبانِ شیخِ شیراز می‌دانند که سعدی، خودِ واژۀ «بهار» را نیز به معنایِ «گل و شکوفه» به کار بُرده است؛
    مثلًا در:

    گر بهار و لاله و نسرین نروید گو مَروی
    پرده بردار ای بهار و لاله و نـسرینِ من!

    نیز در:

    گُلا و تازه بَهارا ! تویی که عارِضِ تو
    طراواتِ گُـل و بویِ بـهـارِ مـن دارد

    (نگر: گزیدۀ غزلیّاتِ سعدی یِ أَنوَری، چ: 11، ص 124).
    سه شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۴۸
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت