لُزومِ تَمَسُّک به کِتابِ خُدا ـ که مُقْتَضایِ تَصریحاتِ بیشُمارِ تَعالیمِ دینی است ـ، چیزی است که هیچ مُسَلمانِ مُعتَقِدی دَربارۀ آن تَردید نَدارَد؛ لیک دَر عَمَلْ، بیشینۀ ما دَر تَمَسُّک به کِتابِ خُدا، قاصِر و مُقَصِّریم.
سالها پیش دَر مَجلِسِ یکی از عُلَمایِ دین، دَربارۀ تَمَسُّک به مُتونِ مُقَدَّس، مِثالی از یکی از حُقوقْدانانِ بنام و دینْوَرزِ اِصفَهان شَنیدَم که هَنوز پَس از گُذَشتِ زَمانی دراز، تازگی و طَراوَت و سودْبَخْشی و آموزَندگیاش را دَر ذِهنَم حِفظ کَرده است.
مُفادِ سُخَنِ آن حُقوقْدانِ اِصفَهانی این بود که:
شُما مُمکِن است کِتابِ خُدا را داشته باشید. دَر این حالت، کِتابِ خُدا دَر اختیارِ شُماست. مِثلِ این است که یک انگُشتِ خود را رویِ کِتاب گُذاشته باشید تا فَقَط مَعلوم باشَد این کِتاب به شُما تَعَلُّق دارَد. این که یک انگُشتِ خود را رویِ کِتاب گُذاشته باشید، موجِدِ یک اِرتِباطِ حَدِّأَقَلّی هَست ولی باعِث نَمیشَوَد که دیگَری نَتَوانَد میانِ شُما و کِتابِ خُدا جُدایی بیَفگَنَد. هَرکَس بخواهَد، بآسانی و با یک حَرَکَت میتَوانَد کِتاب را از زیرِ دَستتان خارِج کُنَد. بسیاری از مُسَلمانان نُسخهای از قُرآنِ کریم را دارَند؛ ولی فَقَط دارَند. ... برایِ چه دارَند؟ ... بَرایِ تَبَرُّک. ... بَرایِ شُگون. ... بَرایِ لَبِ طاقْچه! ... این هَمان اِرتِباطِ حَدِّأَقَلّی است که بآسانی گُسیخته میشَوَد.
شُما میتَوانید کِتابِ خُدا را داشته باشید و اَفزون بَر داشتَن بخوانید. بسیار خوب! این اِرتِباطِ مُحکَمْتَری است. کَسی که کِتابِ خُدا را دارَد و میخوانَد، مِثلِ این است که کِتاب را با دو انگُشتِ خود گِرِفته باشَد. قَطْعِ این اِرتباط، بآسانیِ مِثالِ قَبلی نیست؛ ولی چَندان دُشوار هَم نیست.
بَرخی، هَم کِتابِ خُدا را دارَند و هَم آن را میخوانَند، ولی به مَعانیِ آن تَوَجُّهی نَدارَند یا مَعانیِ آن را دَرنمییابَند. مَثَلًا تَنها مَتنِ عَرَبیِ قُرآنِ کَریم را از بَرایِ إِدراکِ ثَوابِ قِرائَتِ قُرآن روخوانی میکُنَند وَلی نَه خود عَرَبی میدانَند و نه تَرجَمۀ قُرآن را مُطالعه میکُنَند. بدین تَرتیب، با مَعانی و مَفاهیمِ مَتنِ مُقَدَّس اِرتِباطی بَرقَرار نَمیکُنَند. دَر مُقابِلْ، کَسانی هَستَند که عِلاوه بَر داشتن و خواندَنِ ظاهِرِ مَتن، به مَعنی و مَفهومِ کَلِمات نیز تَوَجُّهْ دارَند و از طَریقِ مُطالَعَۀ تَرجَمۀ قُرآن یا راهْهایِ دیگر، با مَعانی و مَفاهیمِ مَتنِ مُقَدَّس هَم اِرتِباط بَرقَرار میکُنَند. اینان، دَر حُکمِ کَسانی اند که کِتابِ خُدا را با سه اَنگُشت گرفتهاند. جُداییانداختَن میانِ اینان و کِتابِ خُدا، بمَراتِب دُشْوارتَر از دو گُروهِ پیشین است.
گروهِ چهارُمی هَستَند که از اینان هَم بیشتَر به کِتابِ خُدا پیوستهاند. اینان کَسانی اند که کِتابِ خُدا را دارَند و میخوانَند و به مَعانی و مَفاهیمَش تَوَجُّهْ میکُنَند و اَفزون بَر اینها دَر این مَعانی و مَفاهیم میاَندیشَند و به اِصطِلاحْ، دَر کَلامِ خُدا "تَدَبُّر" میکُنَند. پنداری، اینان، کَسانی اند که کِتابِ خُدا را با چهار اَنگُشت گرفتهاند. جُداییانداختَن میانِ اینان و کِتابِ خُدا، بحَقیقتْ دُشْوارتَر است و براستی اینان باُستواری دَست دَر دامانِ کَلامِ إِلٰهی زَدهاند.
کَسانی هَم هَستند که اِنگاری کِتابِ خُدا را با پَنج اَنگُشت گِرِفتهاند و چُنان اُستوار چَنگ دَر این ریسمانِ اِتِّصال با آسمان زَدهاند که جُداکَردَنشان از کَلامِ إِلٰهی سَخت مُتَعَذِّر است. اینان کَسانی اند که عِلاوه بَر داشتن و خواندَنِ کِتابِ خُدا و تَوَجُّهْ به مَعانیِ آن و تَدَبُّر دَر مَفاهیمِ آن، چَندان که بتَوانَند بدان عَمَل میکُنَند.
مُسَلمانی که بحَقیقَت خواهانِ تَمَسُّک به کِتابِ خُداست، بایَد کِتابِ خُدا را با پَنج اَنگُشتِ یادشُده و غایَتِ اُستواری دَر دست بگیرَد تا شَیاطین بسُهولَت میانِ او و کِتابِ خُدا جُدایی نَیَفْگَنَنْد.
بسیاری از ما مُفْتَخِریم بدین که نُسخهای از "قُرآنِ کَریم" داشته باشیم و حَتّیٰ گاهْگاه آن را قِرائَت کُنیم؛ لیک آیا توفیقِ تَوَجُّهْ به مَعانیِ آن و تَدَبُّر دَر مَفاهیمِ آن و عَمَل به مُقتَضایِ آن را نیز داریم؟
خدایْ را خاضِعانه میخوانیم و از او توفیقِ "عِلم و عَمَلِ صَحیحِ دینی" میخواهیم. ... ایدون باد! بحَقِّ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَمْجاد!
سالها پیش دَر مَجلِسِ یکی از عُلَمایِ دین، دَربارۀ تَمَسُّک به مُتونِ مُقَدَّس، مِثالی از یکی از حُقوقْدانانِ بنام و دینْوَرزِ اِصفَهان شَنیدَم که هَنوز پَس از گُذَشتِ زَمانی دراز، تازگی و طَراوَت و سودْبَخْشی و آموزَندگیاش را دَر ذِهنَم حِفظ کَرده است.
مُفادِ سُخَنِ آن حُقوقْدانِ اِصفَهانی این بود که:
شُما مُمکِن است کِتابِ خُدا را داشته باشید. دَر این حالت، کِتابِ خُدا دَر اختیارِ شُماست. مِثلِ این است که یک انگُشتِ خود را رویِ کِتاب گُذاشته باشید تا فَقَط مَعلوم باشَد این کِتاب به شُما تَعَلُّق دارَد. این که یک انگُشتِ خود را رویِ کِتاب گُذاشته باشید، موجِدِ یک اِرتِباطِ حَدِّأَقَلّی هَست ولی باعِث نَمیشَوَد که دیگَری نَتَوانَد میانِ شُما و کِتابِ خُدا جُدایی بیَفگَنَد. هَرکَس بخواهَد، بآسانی و با یک حَرَکَت میتَوانَد کِتاب را از زیرِ دَستتان خارِج کُنَد. بسیاری از مُسَلمانان نُسخهای از قُرآنِ کریم را دارَند؛ ولی فَقَط دارَند. ... برایِ چه دارَند؟ ... بَرایِ تَبَرُّک. ... بَرایِ شُگون. ... بَرایِ لَبِ طاقْچه! ... این هَمان اِرتِباطِ حَدِّأَقَلّی است که بآسانی گُسیخته میشَوَد.
شُما میتَوانید کِتابِ خُدا را داشته باشید و اَفزون بَر داشتَن بخوانید. بسیار خوب! این اِرتِباطِ مُحکَمْتَری است. کَسی که کِتابِ خُدا را دارَد و میخوانَد، مِثلِ این است که کِتاب را با دو انگُشتِ خود گِرِفته باشَد. قَطْعِ این اِرتباط، بآسانیِ مِثالِ قَبلی نیست؛ ولی چَندان دُشوار هَم نیست.
بَرخی، هَم کِتابِ خُدا را دارَند و هَم آن را میخوانَند، ولی به مَعانیِ آن تَوَجُّهی نَدارَند یا مَعانیِ آن را دَرنمییابَند. مَثَلًا تَنها مَتنِ عَرَبیِ قُرآنِ کَریم را از بَرایِ إِدراکِ ثَوابِ قِرائَتِ قُرآن روخوانی میکُنَند وَلی نَه خود عَرَبی میدانَند و نه تَرجَمۀ قُرآن را مُطالعه میکُنَند. بدین تَرتیب، با مَعانی و مَفاهیمِ مَتنِ مُقَدَّس اِرتِباطی بَرقَرار نَمیکُنَند. دَر مُقابِلْ، کَسانی هَستَند که عِلاوه بَر داشتن و خواندَنِ ظاهِرِ مَتن، به مَعنی و مَفهومِ کَلِمات نیز تَوَجُّهْ دارَند و از طَریقِ مُطالَعَۀ تَرجَمۀ قُرآن یا راهْهایِ دیگر، با مَعانی و مَفاهیمِ مَتنِ مُقَدَّس هَم اِرتِباط بَرقَرار میکُنَند. اینان، دَر حُکمِ کَسانی اند که کِتابِ خُدا را با سه اَنگُشت گرفتهاند. جُداییانداختَن میانِ اینان و کِتابِ خُدا، بمَراتِب دُشْوارتَر از دو گُروهِ پیشین است.
گروهِ چهارُمی هَستَند که از اینان هَم بیشتَر به کِتابِ خُدا پیوستهاند. اینان کَسانی اند که کِتابِ خُدا را دارَند و میخوانَند و به مَعانی و مَفاهیمَش تَوَجُّهْ میکُنَند و اَفزون بَر اینها دَر این مَعانی و مَفاهیم میاَندیشَند و به اِصطِلاحْ، دَر کَلامِ خُدا "تَدَبُّر" میکُنَند. پنداری، اینان، کَسانی اند که کِتابِ خُدا را با چهار اَنگُشت گرفتهاند. جُداییانداختَن میانِ اینان و کِتابِ خُدا، بحَقیقتْ دُشْوارتَر است و براستی اینان باُستواری دَست دَر دامانِ کَلامِ إِلٰهی زَدهاند.
کَسانی هَم هَستند که اِنگاری کِتابِ خُدا را با پَنج اَنگُشت گِرِفتهاند و چُنان اُستوار چَنگ دَر این ریسمانِ اِتِّصال با آسمان زَدهاند که جُداکَردَنشان از کَلامِ إِلٰهی سَخت مُتَعَذِّر است. اینان کَسانی اند که عِلاوه بَر داشتن و خواندَنِ کِتابِ خُدا و تَوَجُّهْ به مَعانیِ آن و تَدَبُّر دَر مَفاهیمِ آن، چَندان که بتَوانَند بدان عَمَل میکُنَند.
مُسَلمانی که بحَقیقَت خواهانِ تَمَسُّک به کِتابِ خُداست، بایَد کِتابِ خُدا را با پَنج اَنگُشتِ یادشُده و غایَتِ اُستواری دَر دست بگیرَد تا شَیاطین بسُهولَت میانِ او و کِتابِ خُدا جُدایی نَیَفْگَنَنْد.
بسیاری از ما مُفْتَخِریم بدین که نُسخهای از "قُرآنِ کَریم" داشته باشیم و حَتّیٰ گاهْگاه آن را قِرائَت کُنیم؛ لیک آیا توفیقِ تَوَجُّهْ به مَعانیِ آن و تَدَبُّر دَر مَفاهیمِ آن و عَمَل به مُقتَضایِ آن را نیز داریم؟
خدایْ را خاضِعانه میخوانیم و از او توفیقِ "عِلم و عَمَلِ صَحیحِ دینی" میخواهیم. ... ایدون باد! بحَقِّ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَمْجاد!
يكشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۶:۰۳
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
با سلام و احترام و آرزوی قبولی عزاداریها
استاد محترم چنانچه امکان دارد نام این حُقوقْدانانِ بنام و دینْوَرزِ اِصفَهان را اعلام بفرمایید تا بیشتر با ایشان و نوشته هاشان آشنا شویم
با تشکر
پاسخ:
سلام و سپاس از مِهرتان
ایشان آقای سیّد محسنِ قائمفرد هستند، از یکی از خاندانهایِ علمی و حوزویِ اصفهان.
البته اصلِ این تمثیل را از جایِ دیگر نقل میفرمودند.
من نامِ ایشان را نیاوردم، چون مطمئن نبودم پس از سالها "حافظه" ی من، در نقلِ مضمون، دقّت و امانتِ کافی داشته بوده باشد.
بناگُزیر هر سَهو و مُسامَحَت در این باب، بدین بنده راجع خواهد بود.
و الله ولیّ التّوفیق!